مناسبت سالگشت پرواز عارف بالله؛ شورآفرین بزم محبّت و ولاء حاج میرزا اسمعیل دولابی-ره
امشب مصادف با سالروز پرواز ملکوتی مرحوم حاج محمّداسمعیل دولابی(ره) است.
این عارف بالله در یک خانواده مذهبی در جنوب تهران متولّد شد و در تاریخ 9 بهمن 1381 برابر با 25 ذی‌قعده 1423 (روز دحوالارض) وفات یافت و پیکر پاکش در حرم مطهّر حضرت معصومه(س) در قم به خاک سپرده شد. در سالگرد وفاتش برای شادی روح پرفتوحش فاتحه و صلواتی هدیه کنیم.

برخی از جملات به یادماندنی آن بزرگوار به ترتیب ذیل می باشند:
-خداوند اخلاق خود را در قالب احکام به وسیله پیامبران برای ما فرستاده است: «تخلّقوا باخلاق الله»
ـ در زیارت و عبادت، قالب نسازید که هر بار نوع جدیدش می‌رسد.
ـ گفت دلیلی که «تو» برای اثبات خدای ثابت بیاوری برای خودت خوب است.
ـ کلیه ناهمواری‌هایی که بر انسان تحمیل می‌شود، در حقیقت نعمت است.
ـ راه این است که روایات و آیات را یکی یکی بچشید، هضم کنید، تحلیل ببرید، و ویتامین آن را به یک یک سلول‌ها برسانید.
ـ در زندگی بازی کن، ولی مباز و اگر فراغتی یافتی مناز!
ـ اگر مشکلی بوجود می‌آید، خدا را شکر کن که تو را این قدر حساس کرده که حاضر نیستی یکی از احکام او هم نادیده گرفته شود.
ـ حب از جانب آنهاست و تحبب از جانب ما.
ـ همیشه امیدتان به آنچه که ندارید بیشتر از آن چیزی باشد که دارید.
ـ ولایت و اشعار حافظ قاچاق است، ‌ای کاش روزی بیاید که احتیاج به کتمان نباشد و با تمام اهل زمین بنشینیم و از این مستی‌ها بگوییم.
ـ اگر از آخرت صحبت کنیم کوچکش کرده ایم، و اگر از دنیا بگوییم بزرگش کرده ایم.
ـ قناعت عزت می‌آورد (عزّ من قنع).
ـ فردا به امروز چقدر نزدیک و امروز به فردا چقدر دور است (الیس الصبح بقریب).
ـ هرگاه اضطراب‌آمد، ‌رابطه با قیوم قطع شده است.
ـ قناعت یک صفت است. یعنی به آنچه خدا داده است راضی باشیم.
ـ درجه اول مشرک شدن، درجه دوم وکیل کردن خدا، و نهایت امر تفویض کارها به اوست.
ـ اگر خود را مثل گندم باد نمی‌دهید تا خالص شوید، لااقل وقتی شما را باد می‌دهند راضی باشید.
ـ تنها چیزی که در دنیا طعمش زیر دندانم مانده، بین الطلوعین است.
ـ اذکار را آهسته بگویید. اگر توانستید فقط به دل بگذرانید.
ـ حرم امیرالمؤمنین، جلوی گریه کربلا را هم می‌گیرد.
ـ هیچ دینی محکم تر از آداب و رسوم در بشر دیده نشده است.
ـ تنها ولایت است که می‌تواند رسوم را به خوبی از بین ببرد.
ـ به خود تلقین کنید با حضرت هستید تا لااقل شک حاصل شود و این «شک» بهتر از یقین و زیارت جسم آن بزرگوار است.
ـ در آتش سختی‌ها خوب تحمل داشته باشید، تا درست کباب شوید.
ـ قسمت پایین تن را بفرستیم پایین، و قسمت بالا را بفرستیم بالا. بعد با خیال راحت با هم بنشینیم سر سفره ولایت.
ـ امام حسین و یاران، اهل صفا بودند و ما باید در مقابل صفای آنها وفا داشته باشیم.
ـ کار برای بزرگ، کوچک و بزرگ ندارد.
ـ «قناعت»، یعنی هرچه دادند بگیر.
ـ جدا شدن زینب (س) و برادرش وقتی نور واحد شدند، از اسرار کربلاست.
ـ آیا عذاب، برای تأکید آیات جنت است.
ـ ظاهراً در عزاداری امام حسین (ع)، اصلاً ریا راه ندارد.
ـ اگر اسرار فاش شده بود، به ما هم مثل ملائکه دستور سجده به علی (ع) را می‌دادند.
ـ نمی‌گویم «حتماً» در زیر ذلت و فقر و مرض، عزت و غنا و صحت وجود دارد، که شک کنی. می‌گویم «شاید» ولی این «شاید» از یقین بالاتر است.
ـ روش ائمه این بوده که پس از مدتی شاگردان را روی پای خود نگه می‌داشتند، چون اگر می‌خواستند همیشه آنها را در بغل بگیرند، فلج می‌شدند.
ـ اگر شده پای چوبی درست کن و روی پای خود بایست.
ـ من قدرت ندارم شما را داخل «هودج» کنم. حرکت باید از طرف خود شما باشد.
ـ با خدا، یک جا تمام سرمایه تان را معامله کنید.
ـ برای اینکه انسان رضای واقعی بدست آورد، ابتدا باید «رضای تصنعی» برای خود بوجود آورد.
ـ دین اسلام در یک کلام دین مطابق مذاق بشر است.
ـ بهجت و غمِ محبین آل محمد (ص)، بهجت و غم واقعی است.
ـ اگر تیری خواست به برادرت اصابت کند، سینه خود را در مقابل آن سپر کن! مثل یاران حضرت که روز عاشورا، خود را فدای نماز یار کردند.
ـ ولایت، یوم الجزاء و بلکه خود جزاست.
ـ نماز، خودش جزاست...........................