راز عدد شیطانی 666 و ارتباط عبارت www معروف با آن !

 

بعد از رانده شدن آدم و حوا به زمین, دقیقا 666 روز بعد,

خداوند متعال شیطان را از درگاه خویش برای ابد رانده

و از آن روز این عدد برای شیطان و شیطان پرستان مقدس شد !!


 

در تمامی فیلم های شیطانی این عدد به وضوح دیده می شود !

نماد های فراماسونری به وفور عدد 666 را در دل خود دارند !!

تمامی بارکُد ها دارای دوخط موازی در سه قسمت اول, وسط و آخر هستند یعنی همان 666 !!!

انواع مواد خوراکی, بهداشتی, تقویتی ساخته شده توسط اسرائیل با نام تجاری 666 !!!!!

انواع کارتون های کودک وابسته به دیزنی در دل خود نمادهای فراماسونری و 666 دارند !!!!!!

و در نهایت کلیپ فارسی 666 که پر از نکات ریز و قابل تامل است و ما فقط آنرا گوش میدادیم و مخندیدیم !!!!!!!





و اما ارتباط عدد 666  و عبارت www :

 

همگی شنیده ایم عبارت WWW مخفف Worl Wide Web می باشد ولی هم اینک به نوار آدرس بالای همین وبلاگ نگاه کنید :

آدرس زیر نوشته شده است :

http://mjm-eng.blogfa.com/post-29.aspx

آیا اثری از WWW میبینید !! ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تمامی متخصصان امور کامپيوتر و شبکه به خوبی از این موضوع اطلاع دارند که استفاده از www بر اول نشانی های اینترنتی هیچ ضرورتی ندارد و معلوم نیست که چرا رایج شده است.

ولی ما به شما دلیل آنرا میگوییم :

در زبان عبری برای نشان دادن اعداد از ابجد حروف بهره گرفته میشود.
حرف
W در زبان انگلیسی معادل حرف واو زبان عبری است که عدد ابجد آن معادل 6 میباشد. به این ترتیب www معادل عدد 666 میباشد.


باور کنیم اصلا حواسمان به اطرافمان نیست !

همه جا را شیطان فرا گرفته .....

 

نفوذ شیطان پرستی

نمادهای فراماسونری در شهر

هرم های فراماسونری در چهاراه یافت آباد مرکز خرید مبل

در معماری ماسونی هرم با رأس جدا و یا هرم با رأس نورانی نشان دهنده چشم جهان بین«All seeing eye» است که به صورت یک هرم و چشم در رأس آن می باشد. این نماد مربوط به یکی از خدایان مصر باستان بوده است

نماد کلیسای سن ماری که یکی از اُبلیسک‌های معروف (نماد شیطان) روبروی آن قرار دارد

نمایی از طراحی های فراماسونری در چهاراه یافت آباد

نمایی از چهاراه یافت آباد و هرم های احداث شده

نماد کلیسای سن ماری و هرمی که رأس آن چشم جهان بین قرار دارد

 

نمایی از طراحی های فراماسونی در چهاراه یافت آباد

فراماسونها معتقدند در ابتدای ورودی معبد سلیمان دو ستون (بوآز و جاشین) قرار داشته و حال اگر این دو ستون را در کنار هم بگذاریم عدد 11 را تشکیل میدهند این دو ستون دروازه ورود جن‌ها به دنیای انسان‌هاست

شيطان‌پرستي محصول عرفان يهود است



 انسان هرچه تلاش كند تا از دين، معنويت و عرفان فاصله بگيرد، ناكام خواهد شد؛ چون همه هستي انسان روح اوست و روح انسان از ملكوت و خدا نشأت مي‌گيرد، تشنگي ذاتي‌اش تنها با دين سيراب مي‌شود. 
حال اگر در مسير سيراب كردن خود، آب گوارا يافت، سعادتمند مي‌شود اما اگر به سرچشمه حيات، معنويت و معرفت نرسيد، كام خود را به هر لجنزاري نزديك خواهد كرد.
در عصر حاضر و پس از چند قرن تلاش كه نيروهاي مختلف فكري و جريان‌هاي اجتماعي وجود داشته تا به نام عصر روشنگري و مدرينيته دين و معنويت را به نام اسطوره از زندگي بشر خارج كند، ناكام شد به نحوي كه امروز بشر در زندگي خودش هزاران فرقه معنوي و عرفاني را مي‌بينيد و در اين آشفته بازار، هر كس ادعايي مطرح مي‌كند.
* افزايش چشمگير دين‌هاي نوين در عصر حاضر
امروزه دين‌ها و جريان‌هاي معنويت‌‌گراي گوناگون بسياري اعلام موجوديت كرده‌اند به طوريكه محققان مربوطه مانند ايرين باركر، كه سال‌ها تحقيق در اين باره دارد، مدعي است كه نمي‌توان تعداد دين‌هاي جديد در دنيا را بيان كرد. 
در طول 50 سال اخير تعداد پيامبران و ادياني كه ظهور كرده‌اند، شايد بيش از اديان طول تاريخ شوند. 
براي تحليل اين‌ اديان نوين مي‌توان، 3 رويكرد را نام برد.
 رويكرد  توطئه‌ يكي از اينها است. به اين نحو كه اينعقیده  را داشته باشيم كه همه اين اديان را استكبار جهاني ايجاد كرده تا با اسلام به مبارزه بپردازد. 
 بنا به گفته گاردون ميلتون و ايرين باركر، پيدايش بعضی از این دين‌هاي جديد به حدود 60 سال پيش بازمي‌گردد.

ديدگاه ساده‌انگارانه، دومين رويكرد تحليل پيرامون عرفان‌ها و دين‌هاي نوظهور است. برخي معتقدند كه بشر در عصر بحران معنويت به اين جنبش‌هاي معنوي نوين براي پاسخ گرفتن نيازهاي امروز نياز دارد. 
اين ديدگاه  اشكالات اساسي دارد. الان در غرب كه دولت و نظريات سكولار است و با دين كاري ندارند، آنجا هم نهضت‌هاي مردمي و كانون‌هاي قانوني براي جلوگيري از شكل‌گيري اين فرقه‌ها ايجاد شده است. 
 ديدگاه كاوش‌گرانه تحليل سوم است كه تنها دلايل علمي را قبول مي‌كند. تبليغ خيرخواهي و انديشه‌هاي نيك پذيرفته است، اما اگر شاهدي برانديشه‌هاي نيك نباشد، بلكه تبليغ خلاف شود، نمي‌توان آن را تبليغ كرد. 
وقتي معنويت‌هاي نوظهور در قلمرو جهاني را با پارادايم‌هاي علمي مطالعه مي‌كنيم، در مي‌يابيم كه گرايش به معنويت يك گرايش اصيل است كه غالب جامعه انساني متوجه اين موضوع شده است كه بدون دين و موقت نمي‌تواند زندگي كند.

* دين‌هاي جديد منشأ مشترك دارند
 با مطالعه در آثار عرفان های جدید مشخص می شود که در اين عرفان‌ها خداي متعالي، به زمين آمده و در درون بشر جاي گرفته است. كساني مانند پائولوكوئيلو، اوشو و وين‌ دائر از خدا سخن مي‌گويند، اما خداي متعالي در تعاليم اين افراد مرده و تنها شامل يك نيروي دروني است كه با نيروي فكري به خصوص تمركز مي‌شود اين نيرو را مهار كرد و به جريان انداخت و از ان استفاده كرد. 
اين موضوع، غربي‌هاي متدين را نگران كرده است به طوريكه نام اين جنبش جديد را شرقي‌سازي غرب گذاشته‌اند. چون در تفكر تائو و بودا، خداي متعالي را خيلي قبول ندارند و از نيروي درونيه صحبت مي‌كنند. مانند معابد تائو (دين باستاني در سرزمين چين) كه در آن معابد ورزشي است و نيروهاي دروني را در قالب تمرينات ورزشي به جريان‌ مي‌اندازد. به همين علت است كه تئولوژيست‌ها و الهي‌دانان غربي، فريادشان بلند شد كه مسيحيت از دست مي‌رود و دين‌داري مردم غرب، در حال شرقي شدن است.
* در غرب، باور به تناسخ جاي اعتقاد به معاد را گرفته است
 ويلسون در مقاله‌اي به نام «شرقي‌سازي غرب» مي‌گويد كه در 40 سال اخير، 30 درصد از مردم غرب و مسيحيان، باور به معاد را از دست داده‌اند و باور به تناسخ را پذيرفته‌اند. 
عامل مشترك دوم بين عرفان‌هاي نوظهور  خدايي دروني با شبكه‌اي از نيروي طبيعي و شعور عالم‌گير در ارتباط است و خداي ما جلوه‌اي از خداي كيهاني است. 
نقطه مشترك سوم  این که : اين عرفان‌ها مي‌گويند براي هدايت شدن به نداي درون خودش گوش كن. البته قلب جلوه‌گاه الهامات الهي است و پيامبر براي احساس خير و شر، رجوع به قلب را سفارش مي‌كند، پس قلب سرچشمه الهامات الهي است، اما وسوسه‌ها در اين قلب حضور جدي دارند. پيامبران عصر جديد، اين موضوع كه به نداي دروني گوش كن را بيان مي‌كنند در حاليكه هيچ معياري از تشخيص خير و شر را معرفي نمي‌كنند.
اين اديان نوين سرچشمه واحدي دارند. اگر مشترك نباشند، منشأ مشترك دارند.
*ردپاي يهود در زايش دين‌ها و عرفان‌هاي نوين
گاردون ميلتون نظر جالبي دارد. وي مي‌گويد؛ با اينكه جمعيت يهوديان نسبت به ديگر اديان كم است اما معمولاً يا پايه‌گذار اديان جديد هستند يا به اديان جديد وارد مي‌شوند.
مركز گفت‌وگوي بين‌الاديان كه در انگلستان واقع شده است، بخش‌هايي از اديان مختلف را جذب مي‌كند و با ادغام آنها يك دين جديد مي‌سازند. همچنين جرياني وجود دارد به نام پارلمان اديان جهان كه تحت نفوذ كامل يهودي‌ها است. دركتاب «تاريخ اديان» نوشته «جاني بي‌ناس» تنها 12 دين تا قبل از قرن بيستم، معرفي شده است اما مؤسسان پارلمان اروپا انتظار دارند تا 220 دين در جلساتشان شركت كنند.  اسپانسر و حاميان مالي اين پارلمان نيز خانواده‌هايي مانند روچيل و مردوخ، مالكان رسانه‌هاي گسترده و صاحب‌نام هستند. مؤسسه توسعه يهوديت، يكي ديگر از بنيادهاي فعال در زمينه دامن زدن به اين جنبش است. 
يهوديان كه نژاد سامي دارند و خود را برتر از ديگران مي‌دانند، هيچگاه قبول نمي‌كنند كه پيروان دين ديگر به دين آنها در آيند حال اين يهوديت چگونه مي‌خواهد توسعه پيدا كند؟ اين بنياد در حقيقت در زمينه معنويت و با تبليغ عرفان يهود يعني «كابالا» انديشه‌هاي خود را تبليغ مي‌كند.
* كاباليست‌ها، پيشرو در توليد عرفان‌هاي نوظهور
 ‌هم‌اكنون در دنيا كاباليست‌هاي يهودي، كاليست‌هاي مسيحي، كاباليست‌هاي زرتشتي و كاباليست‌هاي هندو به دنبال دست‌يابي به يك هژموني و سلطه و اقتدار جهاني حركت مي‌كنند. 
وقتي عرفان يهود و كابالا را مطالعه مي‌كنيم، به همان آموزه‌هاي عرفان جديد، نيروي كيهاني، نداي درون، نيروي فكر و تمركز براي رسيدن به قدرت انجام كارهاي خارق‌العاده برمي‌خوريم. گرهارد شولم كه خود يهودي است مي‌گويد: عرفان يهود بيش از اينكه عرفان باشد، جادوگري است. 
عرفان يهود در راستاي 3 اصل اساس گام بر مي‌دارد. ايجاد جنبش‌هاي ديني نوين و معنويت نوظهور با مطالعه بر فرهنگ‌ها و دين‌هاي مختلف، راه‌اندازي تشكيلاتي به نام «دين عصر جديد» كه اختلاف‌نظر وجود دارد كه آيا اين دين عصر جديد، تنها يك دين يا بستري براي پيدايش و زايش اديان جديد است و اصل سوم نيز شيطان‌پرستي نام دارد.
* شيطان‌پرستي، محصول عرفان يهود
 در عرفاني يهود، چند قاعده وجود دارد. يكي از آنها تئوري «سفيراها» يا تجليات الهي است. در اين قاعده تجليات الهي شامل 2 بخش تجليات خير و تجليات شر است. در اين عقيده تجليات شر يا عالم ستيراهرا در اختيار فرشته‌اي به نام سمائيل قرار دارد. 
در اين اعتقاد، جهان هستي به طور تناوب در اختيار تجليات خير و شر است و هر دوره اقتضائات خودش را دارد. به عنوان مثال در اين عقيده، دوران بازگشت مسيحا، اوج تجليات خير الهي است و جهان پر از صلح مي‌شود. آنها معتقدند كه اين تجليات، پشت سرآمده و رفته‌اند و پيش از ظهور حضرت مسيح (ع) دوره تجليات شر است. گاهي حتي مي‌گويند كه در اين دوره فرزندان خدا عليه خدا شورش مي‌كند و گاهي نيز مي‌گويند جنگي بين خدا و نيروهاي شر در بر مي‌گيرد به هر حال اين عقايد ريشه در عرفان يهود دارد. 
اگر انجيل‌هاي شيطاني را ورق بزنيد، اصطلاحات آن با ادبيات عبري كه زبان مذهبي يهود است، نوشته شده‌اند. در اين انجيل‌ها معتقدند كه در دوره‌‌اي كه تجليات شر الهي جريان دارد، راه زندگي خوب، هماهنگي با شيطان و كرنش كردن در برابر اوست. حال شيطان‌پرستان به طور صريح مي‌گويند كه الان نيروهاي خير ضعيف شده‌اند و خدا ضعيف شده و نمي‌تواند كاري كند. 
كابالان‌ها معتقدند كه در عالم يك توازن و يك هارموني وجود دارد و آن هارموني بين نيروهاي خير و شر برقرار است. اين توازن و هارموني در بسياري از جنبش‌هاي عرفاني نوظهور با نام‌هاي مختلف وجود دارد. بسياري از آثاري كه در ايران ترجمه مي‌شوند نيز بحث نيروهاي خير و شر و توازن بين آنها را مطرح مي‌كنند و القاء مي‌كنند كه براي زندگي خوب بايد توازن را برقرار كرد. 
اين اعتقاد مي‌گويد كه براي رسيدن به خدا، نياز به طاعت و بندگي و ترك گناه نيست؛ بلكه مي‌توان با خير و شر و هماهنگي و هارموني به خدا رسيد. معتقدند كه اگر توازن را برقرار كنيد، مي‌توانيد به راه خدا برسيد.

شیطان پرستی

 

شیطان پرستی گروهي كه به هيچ عنوان نام يك فرقه يا مذهب را نمي

 

توان برآنهاگذاشت در جامعه ي ا مروزي  سعي در تخريب اديان الهي به

 

ويژه اسلام وتشيع را دارند افردي كه ازنمادها ونشانهاي اين گروه  به

 

صورت آگاهانه استفاده مي كنند درايران بسيارا ندك وناچيز هستند مسئله

 

ی مهمتر جواناني ست كه ناآگاهانه بدون اينكه مطلع باشند ابزاري براي

 

تبليغ شيطان پرستان شده اندو جاي تاسف است كه اين روزها در

 

خيابان‌هاي شهرمان شاهد جواناني هستيم كه ظاهر و پوشش‌شان بيانگر

 شيطان پرستي است، درباره لباس و آرايش شيطان پرستان توضيح

 

بيشتري می دهيم.


مدگرايي، سطحي‌ترين زاويه برخورد ما با شيطان پرستي است. اولين

 

فصل متمايز شيطان پرستي نوع لباس، پوشاك و ادبيات است. استفاده از

 

نمادهايي كه در آن عدد شش به كار رفته ، صليب شكسته معكوس، مثلثي

 

 كه در درون آن عكس يك بز وحشي در داخل يك دايره قرار گرفته، ستاره

 

پنج پر كه نماد اصلي صهيونيستي‌هاست ، استفاده فراوان و شديد از رنگ

 

قرمز و سياه در آرايش‌ها، آرايش موي سر به شكلي كه هيچ گونه نظمي در

 

 آن نباشد به رنگ‌هاي سياه، قرمز و نارنجي، كوتاه‌كردن موهاي سر به

 

شكل‌هاي عجيب و به نحوي خاص، نزديك شدن به نمادهاي فاشيستي و

 

هيتلري در فضاي جديد امروزي، پوشيدن لباس‌هاي كاملا غيرمتعارفي كه

 

هم بدن را نشان مي‌دهد و هم نشان نمي‌دهد. اينها بخشي از اقدامات

 

شيطان پرستان در مدگرايي است. شيطان پرستي به معناي ديني و حتي

 

 فلسفي آن در كشورمان، طرفداران بسيار اندك و ناچيزي دارد. اما به لحاظ

 

نمادها، در سطح شهرها، نمادها و پوشش‌هاي شيطاني مشاهده

 

مي‌شود.جوانان با پوشش‌ها و تيپ‌هاي شيطاني اقرار كرده‌اند هدفشان از

 

 اين نوع پوشش فقط متفاوت و متمايز بودن از ديگران است. اصلا از

 

موضوعي به نام شيطان‌پرستي اطلاعي ندارند، با اين تفاسير آنان

 

شيطان‌پرست نيستند. مد هميشه معناي منفي ندارد و در صورتي كه به

 

سنت‌ها، باورها، تاريخ و هويت‌مان بازگردد، مثبت مي‌شود. مد اگر به صورت

 

 غذايي نيم خورده از غرب به ما برسد، موجب مي‌شود تا آن غذاي نيم

 

خورده را نشخوار كنيم.

 


نوع جديد شیطان پرستی در یک بازه زمانی 10 ساله با چند وقفه به ایران

وارد شده است.   

 

  نحوه ورود

 

چند گروه عامل وحامل ورود شیطان پرستی به ایران بوده اند که به آنها اشاره خواهد

شد. اما به طور کلی چند اقدام نقش بسزایی را در ورود جریان یاد شده ایفا کرده :

مهمترین زمینه ی ورود شیطان پرستی به ایران ، میل جوانان به استفاده از موسیقی

متالیکا و ساز گیتار بوده است . طی 10 سال گذشته ، موسیقی متالیکا به صورت زیر

زمینی و غیر مجاز وارد کشور شده است و در چارچوب آن ، مفاهیم نحله

انحرافی شیطان پرستی در اختیار جوانان قرار گرفته است .

اقدام تامل برانگیز و بسیار ناشیانه ی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی دوره ی مهاجرانی

در صدورمجوز برای گروه ها ، آلبوم ها وکتابهای اشعار موسیقی متالکیا نیز نقش

اساسی را در جلب توجه عموم مخاطبان جوان به این نحله انحرافی فراهم آورد .

گفتنی است هوی متال ، متال تاریک ، گوتیک متال یا متال گوتیک چند سبک از

موسیقی شیطانی متالیکا بود که به یمن غفلت اعجاب انگیز مسولان فرهنگ کشور ،

وارد ایران شد .

حاملان شیطان گرایی

آورندگان شیطان پرستی به ایران شامل افراد و گروه های زیر هستند :

تحصیل کردگان و سالخوردگان اجتماعی در خارج کشور که عمدتا دچار خسارت

و شکستها سنگین مادی و معنوی شده اند .

 فرزندان منافقین فراری ، سلطنت طلبها ، مفسدان اقتصاد ی رژیم صهیونیستی که با

هدف استحاله فرهنگی وارد کشور شدند.

فعالان حوزه ی هنر و موسیقی که با کشورهای دیگر به ویژه امریکا و انگلیس وکانادا و

استرالیا در ارتباط بوده و بنا بر دلایل حرفه ا ی و شغلی مسافرتهای متعددی به این

کشورها داشته انداما نکته ی اساسی و قابل ملاحظه این است که حداقل 90

درصد افراد شاخص وارد کننده شیطان پرستی به ایران ، تحصیلات دانشگاهی و

خانواده سالم نداشته اند.

 

هالیوود و فروماسونری

 
 
 چند مثال از القای تفکری فیلمهای هالیود !!!!


ادامه نوشته

حماقت شیطان پرستان


تئوی کره چشم... این عمل نزدیک ۲۰۰۰ سال پیش انجام می‌شد و در قرن نوزده و اوایل بیست یک عمل پیش پا افتاده بود... با آمدن لنزهای چشمی این عمل منسوخ شد



ادامه نوشته