بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد والثنا لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
( علیهم السلام )
مقارن شب های قدر در سال 92 هستیم ، و امیدوارم لیله القدری را که
در پیش داریم رابتوانیم از آن استفاده ی خوبی کنیم ؛ آن استفاده ای را که اولیاء
الله از آن می کنند ، و امیدوارم خداوند متعال توفیق دهد که حقایق این شب را درک
کرده و از معارف این شب قدر بهره مند شویم.
18 روز از ماه مبارک رمضان گذشته ، امیدواریم که خدامند متعال
اعمال ما را به بهترین نحو و شایسته ترین وجه قبول بفرماید و اگر نقصانی در اعمال
ما بوده – که بوده است – به کرامت و بزرگواری خودش و کرامت امام حسن مجتبی – علیه
السلام – از آن بگذرد و آن نقص ها را تبدیل به کمال کند .
مطمئنا این ولادت ها و شهادت ها در عالم قضا و قدر بی دلیل نیست و
هر کدام از آن ها شانیتی دارد و خدا به شانیت امام حسن مجتبی – علیه السلام – و
کریم اهل بیت به ما نگاه کند و کریمانه اعمال ما را قبول کند و کریمانه از گناهان
ما - که مطمئنا یکی و ودو تا هم نبوده و بیشمار است - اغماض کند .
سرآمد همه ی گناهان ما که تقریبا گریبانگیر
همه ی ما می باشد غفلت است . که مرتب از خداوند متعال غافل می شویم و سرگرم
کثرت ها و تکاثری که در این دنیا وجود دارد می شویم و از یاد آن قادر عزیز متعال
غافل می شویم و از آنجایی که آن حضرت بسیار بسیار عظیم الشان هستند این غفلت ها ی
ما هم بسیار بسیار بزرگ است .
فرضا شاید برای شما به یاد داشتن تاریخ تولد یکی ازهمکارانتان
اهمیتی نداشته نباشد و بر شما هم خرده ای نیست که چرا آن را به یاد ندارید و کسی هم
از شما توقع ندارد ، ولی همین موضوع در رفاقت های بسیار نزدیک و یکسری دوستی ها
دارای اهمیت بالاتری است و یک مقداری توقع بالاتر می رود ؛ ولی باز هم شاید چندان
قابل اهمیت و مهم نباشد ؛ ولی فراموش کردن تاریخ تولد همسرت و فرزندان ، و مواردی
نظیر تاریخ عقد و ازدواج و ... موجبات ناراحتی همسرت را فراهم می کند که چرا آن را
فراموش کردی ؟ و احساس می کند که تو به او توجهی نداری و از این که به فکرش نبودی
ناراحت می شود.
به ماجرای ما و خدا هم باید به همین گونه فکر کنیم ، که اگر ما از
خداوند متعال غفلت داشته باشیم هم خدا از دست ما ناراحت شود .
در روابط عاشقانه ، انسان خیلی از غفلت طرف مقابل خود ناراحت می
شود ؛ خداوند متعال با تمام وجود و با تمام جودش و بخشایش بی حدّ و بی اندازه اش به
ما وجود بخشیده و ما قابلیتی ذاتا و ماهیتا نداشته ایم . خدا با محبت خود ، وجود
خود ، و بخشش خود ما را آفریده ، ولی ما خیلی وقت ها از او غافل هستیم و او را
فراموش می کنیم و مسلما اصطلاحا قلب بزرگوارش را به درد می آوریم و ناراحتش می کینم
، کسی که برای ماست و با ماست و به ما عشق می ورزد ، ولی ما از او غافل
هستیم.
اگر این قضیه را تعمیم بدهیم ، می بینیم که در عالم عشق و عاشقی ؛
این گناهی بزرگ است که محبوب و معشوق خودمان را فراموش کنیم ؛ پس باید همواره به
یاد معشوق خود بوده از او غافل نشویم .
ولی واقعیت این است که ما گناهی بزرگتر از
غفلت و فراموشی هم داریم و آن ، وقتی است که پای کسی دیگر هم در میان باشد ،
نه تنها معشوق خود را فراموش می کنیم بلکه پای کسی دیگر هم در میان است که در رابطه
ی بین انسان و خدا این مصداق شرک می شود .
این که ما برای خدا شریک قائل می شویم ؛ تصورتان این نباشد که ما
فرضا خدای دیگری را در مقابل خدای احد و واحد قبول داریم و او را هم عبادت می کینم
، یا سنگ و چوب را به عنوان بت پرستش می کنیم ، نه ؛ این گونه نیست ؛ واقعیت این
است که به فرموده ی پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم -
، شرک در امت ایشان از حرکت مورچه ای سیاه در شبی تاریک و سیاه بر روی تخته سنگی
سیاه نیز مخفی تر و نادیدنی تر است ؛ گاهی اوقات شرک این گونه است .
غفلت و فراموشی خدا و شرک به خدا دو گناهی است که ما بیشتر آن ها
را انجام می دهیم .
امشب آن چه را که صمیمانه باید از خدا بخواهیم که خداوند متعال به
وجود نازنینش از ما بگذرد و قلم عفو بر گناهان ما بکشد این دو گناه است .
اگر گناهان دیگری هم داریم – که داریم – از خداوند متعال بخشایش آن
ها را هم بخواهیم و به وجود آن ها در نزد پروردگار متعال اقرار کرده و توبه کنیم و
بخشایش آن ها را هم بخواهیم .
امشب ، به همراه شب های 21 و 23 شب میهمانی اصلی خداوند است که
پذیرایی زیادی از بندگان خود می نماید و این سه شب ، شب ضیافت است .
پس اولین پذیرایی را که خداوند در این شب ها از بندگانش می تواند
انجام دهد در وحله ی اول این است که گناهان ما را ببخشد که در صدر این گناهان غفلت
و شرک است که باید توبه کنیم و خداوند از ما در گذرد .
معمولا اگر این دو گناه را در زندگی عادی خود – با همسر – داشته
باشیم ، زندگی خیلی به انسان سخت می گذرد و علاقه طرفین نسبت به یکدیگر کم خواهد شد
و احتمال اختلاف و ناراحتی و حتی جدایی وجود دارد ؛ ولی خدا این گونه نیست و با
آغوش باز تو را می پذیرد و باز هم تو را دوست خواهد داشت ، چرا که انّ الله یحبّ
التوابین است و امشب اولین خواسته ی ما این است که خدا بحق حضرات معصومین و باطن
وجودی سید و سالار شهیدان و کریم اهل بیت از گناهان ما در گذرد و قلم عفو بر جرائم
ما بکشد و ما را در دریای مغفرت خودش غرق کند و مورد رحمت و ملاطفت و رافت الهی
خودش قرار دهد .
امشب با تمام وجود از حقیقتش بخواهید همه ی مسلمین و مسلمات ،
مومنین و مومنات را ببخشد .
الهی العفو ، الهی العفو ، الهی العفو ، الهی بحق وفای عباس ، بحق
صبر زینب ، الهی العفو . در این شب الهی العفو را زیاد بگوئید .
خداوند ما را می بخشد ، ولی هنوز آلودگی ناشی از شرک و فراموشی در
وجود ما وجود دارد و باید که ما را طاهر کند ؛ باید ما را در حمام شراب طهورخودش
شستشو دهد و قدح قدح – و نه پیاله پیاله – آن شراب طهور خودش را به ما بنوشاند .
پیاله پیاله دیگه به ما جواب نمی دهد ، عمل ما سنگین است ؛ آن قدر گناه کرده ایم که
پیاله پیاله مست نمی شویم ، لذا به این ذکر پناه ببرید و سعی کنید به تعداد 225
مرتبه در این شب ها این ذکر را برای طاهر شدن بفرمائید و از خدا بخواهید که پاکتان
کند : یا طهر یا طاهر یا طهور یا طیهور یا طیهار. این ها مشتقات اسم طاهر خداوند
هستند که گفتن این ذکر شریف خیلی می تواند به پاکسازی وجود ما کمک کند و خدا ما را
پاک و پاکیزه کند. نه این که فقط برای خودمان بگوئیم ، بلکه برای همه بگوئیم
.
یا طاهر یا طاهر یا طاهر ، وسقاهم ربهم شرابا طهورا.
این ذکر را آن قدر بگو تا در وجودت بنشیند و در سینه ات احساس خنکی
این ذکر را کنی ، احساس سیراب شدن کنی ، اگر با تضرع و اخلاص همراه باشد کمتر از
ثانیه ای شراب طهور را می چشی .
خداوند می فرماید خودم ساقی هستم و شراب طهور را می نوشانم ، حس
خنکای شراب طهور را در تمام رگ های خونی خود و تمام وجودت باید حس کنی . این ها
مکاشفه های معنوی است که از قلبت خنکای این شراب وارد تمام بدنت می شود و احساس لذت
و بهجت معنوی زیادی به تو دست می دهد و به تمام بدنت سرازیر می شود و آن قدر از
معشوقت لذت می بری که معشوقه های دیگر برایت لذتی ندارند ، لذت عشق بازی و معاشقه
با حق را باید حس کنی .
برای این امر به امام حسین – علیه السلام – متوسل بشوید ، زیرا
تشنگی حسین و اصحابش تشنگی شراب طهور است و آن ها خواسته اند به ما بفهمانند که عشق
و عاشقی چیست ؟!
یا طهور، یا طهور، یا طهور ، خدایا بحق سید الشهدا و به حق اهل بیت
که در موردشان فرمودی یطرکم تطهیرا ، ما را هم تطهیر بفرما.
ای کاش ما را هم مثل سلمان فارسی قبول می کردی جزو اهل بیت باشیم ؛
اهل بیت اصالتا شامل حضرات خمس است ولی عنایتا شامل همه خواهد بود. السلمان منا اهل
البیت .اگر پاک و پاکیزه شویم ، این پاکیزگی ما را شامل اهل بیت می کند.
کسانی که دوست دارند طهارت شامل حالشان شود ، مداومت با تلاوت حدیث
کساء خیلی به آن ها کمک می کند .
شب 17 ماه مبارک رمضان خدا وند متعال پیامبرش را به معراج برد و
آیات خودش را نشانش داد ، سبحان الذی اسری بعده لیله من المسجد الحرام الی المسجد
الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من ایاتنا والله سمیع علیم. شب 17 ماه رمضان پیامبر
آن قدر لایق شد که یک سفرمعراج از زمین به آسمان برده شد و خدا او را به میهمانی
خودش دعوت کرد.
برای چی و قرار است چه اتفاقی بیفتد ؟ برای این که خداوند در این
میهمانی آیات خودش را نشان ایشان بدهد . لذا می فرماید: لنریه من ایا تنا . او را
آوردیم تا آیات خود را نشان او بدهیم . این آیات و نشانه ها به صورت اخصّ و بصورت
حقیقی ، همان عظمت و شانیت حق تعالی است که خدا می خواهد به پیامبر نشان دهد ولی می
فرماید : لنریه من آیاتنا . صحبت از لنریه نیست ، صحبت از لنریه من آیاتنا هست
.
و این نشان می دهد حق تعالی آیات و نشانه های خودش را می خواهد
نشان بدهد. خب این آیات و نشانه ها را که می خواهد نشان بدهد باید عینیت و مصداق
خارجی پیدا کند ، وقتی می خواهد این آیات بروز پیدا کند نیاز به یک عینیت خارجی
دارد ، واقعیت این است که ما در جهان هستی چیزی نداریم که وجودش بزرگتر و عظیم تراز
وجود حضرت علی – علیه السلام – باشد که عینیت پیدا کند و پیامبر بخواهد او را ببیند
و لذا خداوند در معراج با صدای حضرت علی با پیامبر صحبت کرد.
شب 17 که تمام می شود و حضرت حق علائم و نشانه های خودش را در تجلی
حضرت علی به روئیت پیامبر می رساند ، در شب قدر می بینیم که اصطلاحا هر رفتی ، آمدی
دارد ؛ و در شب قدر صحبت از سبحان الذی اسری بعبده نیست ، صحبت از تنزل الملائکه
والروح فیها باذن ربهم من کل امراست .در شب 17 ماه مبارک رمضان پیامبر رفت و دیدی
را انجام داد و خدا در شب 19 بازدید را انجام داد . و ملائکه و روح آمدند و معارف
رابرای پیامبر اکرم باز کردند ، چرا که جایگاه و شانیت پیامبر و حضرت علی و حضرات
معصومین آن قدر بزرگ و بالا و بزرگ است که حقایق بر آنها نازل می شود .
به واسطه ی این که آن ها در جایگاه خلافت الهی قرار گرفته اند و
جایگاهی پیدا کرده اند که خدا آن ها را به معراج برد و دیدند آن چه را که برای ما
نادیدنی است و ما باید به این جایگاه حضرات چنگ بزنیم و متمسک شویم و تنها راهی که
از روی عشق برای ما وجود دارد توسل و چنگ زدن به ولایت است .
اگر امشب و شب های قدر آینده خواسته تان این است که به تجلی برسید
و درکی از حقایق داشته باشید سعی کنید مولا امیر المومنین را فراموش نکنید و او را
واسطه قرار دهید . هر آن چه را که بخواهید از وجود علی (ع) می توانید دریافت کنید .
سعی کنید هر چقدر می توانید رابطه ی خودتان را با آن حضرت بیشتر و گسترده ترو قوی
تر نمائید . نمی شود یک سال آن حضرت را فراموش کنیم و شب قدر یادمان بیاید و
بخواهیم چنگ بزنیم و حقایق را بگیریم و اگر این امر پیش بیاید استثناء است و به
صورت اصالت برای کسانی این امر اتفاق می افتد که یک سال خود را برای چنین شبی آماده
می کنند .
امام رضا – علیه السلام – می فرمایند که در رکعت اول نمازتان سوره
ی قدر و در رکعت دوم آن سوره ی توحید را بخوانید. سوره توحید معروف به نسب نامه ی
خدا و سوره ی قدر معروف به نسب نامه ی ولایت یا نسب نامه ی محمد و آل محمد (ص) است
. و این دو سوره انسان را آماده می کند تا بتوان حقیقت شب قدر را بهتردرک
کرد.
خدیا به حق وجود نازنین حضرت علی (ع) هر آنچه را از معرفت ، علم و
دانش ، و اسماء و صفات خودت که در این شب قدر توسط ملائکه ات و حضرت روح اعظم بر
پیامبر اکرم (ص) و حضرات معصومین (ع) وارد و نازل کردی ، هر چقدر که کرم شماست ،
امشب نصیب ما هم بگردان . این گدایی ما و این کرم شما.
پس در قدم اول از خدا طلب بخشایش کنیم
.
در قدم دوم طلب طهارت کنیم که خدا ما را
پاکیزه کند .
در قدم سوم طلب ولایت حضرت علی – علیه
السلام – را کنیم که خدا ایشان را سر پرست ما کند .
وقتی این سه مرحله اتفاق افتاد ، آن وقت زمان نزول معرف الهی است .
برای بهره بردن شمه و مقداری از معرف الهی آیه ی 35 سوره ی نور را
تلاوت می کنیم .
الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکاة ...
خداوند متعال در این آیه شریفه از اسم نور خودش استفاده کرده و اسم
نور خود را بیان کرده و بعد اسم نور خودش را با یک مثال برای ما توضیح داده تا ما
آن را درک کنیم و بر اساس آن توضیح ، آنرا بفهمیم که نور خدا چیست و چگونه عمل می
کند .
نور خدا چه خاصیتی دارد ؟ آیا مثل نور خورشید و ماه است؟
می فرماید : خداوند متعال نور آسمان ها و زمین است ، و آیه را به
همین جا ختم نفرمود ، برای این که مقصود و منظور خودش را به شنونده بیشتر تفهیم کند
ادامه می دهد تا درک عمیق تریاز نور الهی داشته باشیم . می فرماید : مثل نور او
چون چراغدانی است تا روی مثال او فکر کنیم و قطره ای از معارف را کسب کنیم . شاید
ما امشب راهی به کل امر نداشته باشیم ولی امشب اسم نور خدا را مدّ نظر قرار می دهیم
تا گوشه ای از آن را بفهمیم .
شما نمی توانی بگویی خدا نور است و نعوذ بالله آن نور را تشبیه کنی
مثلا به نور آفتاب ؛ نور خدا حقیقتی بالاتر از نور آفتاب است ، چون نور آفتاب مادی
است و متعلق به عالم ناسوت. این که می فرماید خدا کریم است ، خیلی حقیقتی بزرگتر از
فهم ماست ، این که می فرماید خدا رحمن است ، بزرگتر از فهم ماست و فقط یک درصد از
رحمت الهی در این دنیا جاری و ساری شده ، لذا حقیقت رحمت او خیلی بالاتر از آن
چیزی است که وجود دارد.
خب پس حقیقت نور الهی چیست ؟ نباید فکر کرد که همین نور است ، خدا
مجرد مطلق است و هیچ گونه جسمیتی ندارد ، نور موجود از توابع جسم است ، می توانی
سرعتش را اندازه بگیری ، گاهی خاصیت موجی و گاهی خاصیت ذره ای پیدا می کند ، در
قوانین فیزیک می گنجد ؛ ولی آیا می توان حقیقت نور خدا را اندازه گرفت ؟ لذا وقتی
می فرماید الله نور السموات ( اشاره به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم
) و الارض ( اشاره به حضرت علی علیه السلام ) ، حقیقت آن را متوجه نمی شویم. به
همین دلیل مثال می زند تا حقیقت نورش را درک کنیم . می فرماید مثل نوره کمشکوة
.
مشکوة ( اشاره به فاطمه ی زهرا – سلام الله علیها - ) چراغ دانی
بوده که در درون آن چراغ ( اشاره به امام حسین علیه السلام ) می گذاشته اند ، مثل
نور او مثل چراغ دانی است که در آن چراغی است و در آن چراغ شیشه ای وجود دارد
المصباح فی الزجاجة . و زجاجه ( اشاره به امام حسن مجتبی علیه السلام ) شیشه است
که نور چراغ را زیاد می کند ، چون چراغ بدون شیشه نور زیادی ندارد و حتی احتمال
دارد که نورش خاموش شود. این شیشه کانها کوکب درّی ، ( اشاره به امام سجاد علیه
السلام ) مثل یک ستاره ای است که می درخشد ...... یهدی الله من نوره ( اشاره به
امام زمان علیه السلام ) من یشاء ، وخدا هر کسی را که بخواهد با این نور هدایت می
کند .و در پایان می فرماید: والله بکل شیء قدیر. یعنی این که علم این نور در دست من
است ، از خودم بخواهید تا به شما عطا کنم ؛ درست است که العلوم بذر المشاهده است
ولی بهر حال بذر است ، باید از خداوند باغبان خواست که آنرا پرورش دهد .
خدا با این مثال می خواهد بفرماید که نور من چگونه است و چه خاصیتی
دارد و سه مرحله ی مصباح و زجاجة و مشکوة دارد که همهی این سه مرحله باعث افزایش و
بر افروختگی و نورانی تر شدن نور این چراغ می شود و نور چراغ به تنهایی خودش آن
نورانیت خاص خودش را ندارد.
دومین موضوع این است که نورانیت این چراغ از درخت زیتون است؛ زیتون
به صورت نمادین به معنای صلح و دوستی است و بوده و هست ، و می خواهد بفرماید خاصیت
و جنس این نور محبت و رحمت است و سراسر فایده است . نور مشکوة و مصباح و زجاجه ،
این نورها نوری هستند که روی نور قرار می گیرند ، نور علی نور هستند.
و سرانجام چیزی که خیلی زیباست این است که می فرماید خاصیت این نور
برای هدایت است .
نمی فرماید مثلا برای این است که شما غذایتان رابا آن بپزید ، نمی
فرماید شما با آن گرم شوید ، و ... می فرماید برای هدایت است . در قدیم از خورشید و
ماه کمتر برای پیدا کردن راه خودشان استفاده می کردند و برای پیدا کردن راه بیشتر
از ستاره ها استفاده می کردند ، چون نور خورشید و ماه ثابت نیستند و در حال حرکت
هستند و فرضا ماه هر شب از یک جایی بیرون می آید ، لذا از ستاره ها استفاده می شد
که ثابت هستند در این آیه می توانست بفرماید کانها قمرا منیرا ، یا شمسا منیرا،
خورشید که خیلی از کوکب و ستاره منور تر است ، بعضی ستاره ها هم هستند که خیلی ضعیف
و کم فروغ هستند و نمی توانند برای مردم راهنما و راه بخش باشند لذا می فرماید:
کوکب درّی. ستاره ای پر نور ، مثل ستاره ی شمال.
اینها همه نشان می دهد که نور خدا چیزی جز نور هدایت نیست ، نوری
که راه را به تو نشان می دهد و تو را به سرمنزل مقصود می رساند و باید دید که اینها
مصداق چه عزیزانی هستند.
و شاید بی دلیل نباشد که وجود نازنین حضرت صاحب الامر که امشب من
کل امر بر او نازل می شود معروف به مهدی هستند که فراز آخر این آیه می فرماید: یهدی
الله لنوره من یشاء ، که منتسب است حضرت مهدی علیه السلام که خدا هر کسی را بخواهد
با نور امام زمان هدایت می کند .
صمیمانه از خداوند متعال می خواهیم و او رابه 14 معصوم قسم می دهیم
که امشب هدایت ما را بخواهد.
ای خدای عزیز ما گمراه هستیم و نادان ، گمراهی ما را به هدایت و
نادانی ما را به علم و دانش و معرفت منور کن.
ای خدای بزرگ چه می شود امشب در قضا و تقدیر ما و سرنوشت ما هدایت
ابدی ، علم و دانش روز افزون را بنویسی؟
امشب به وجود امام مهدی – علیه السلام – که ملائکه از کل امر تو
نازل می شوند یکی از امر هایی که به وجود نازنینش نازل می کنی را سر پرستی و
دستگیری و هدایت ما باشد.
یا مهدی ، یا صاحب الزمان ، یا صاحب الامر ، تو که صاحب الامری ،
صاحب زمانی ، ولایت ما را به عهده بگیر و ما را از خیمه ی خود نران و داخل خیمه ی
خود کن.
به عمویت عباس قسمتمی دهیم که توفیق زیارت جمال منور خودت را نصیب
ما کن.
اقا جان تور انداختی و رفتی ؟ صیدمان کردی و رفتی ؟ ما ولایت تو را
می خواهیم.عشق تو را می خواهیم.
خدایا امشب گوشه ای از آیة الکبرای خودت را به ما نشان بده .
آقا جان ، قربان آن چشم هایت بروم که مثل ستاره میدرخشد ، قربان آن
خال هاشمی ات بروم که چه زیباست ، خودت می دانی که دست ما چقدر خالیه ، قسم به
مادرت زهرا – سلام الله علیها – ما را به دست هر کسی نسپار ، ما را خودت جمع و جور
کن و هدایت ما را به عهده بگیر.