حکیم هیدجی(ره):شب رحلت من سوری بدهید!



یکی از ویژگی های اولیا خدا تسخیر بر نفس و داشتن استعداد و آمادگی موت پیش از رسیدن اجل و زمان مرگ است و مرگ را با استقبال و خشنودی پذیرا می شوند، چرا که آن را نه عدم و نابودی بلکه راهیابی به دریچه ای به سوی جهان لایتناهی می دانند. یکی از این بزرگان حکیم هیدجی(ره) است. در آخر دیوانش وصیت نامه او را طبع نموده‏اند که بسیار شیرین و جالب است. ایشان پس از حمد خدا و شهادت و تقسیم اثاثیه و کتابهای خود می‏گوید: «از رفقا تقاضا دارم، وقتی مُردم عمامه مرا روی عماری(تابوت) نگذارند، های و هوی لازم نیست، و برای مجلس ختم من موی دماغ کسی نشوند. زیرا که عمر من ختم شده است، و عمل من خاتمه یافته است، دوستان من خوش باشند، زیرا من از زندان طبیعت خلاص و به سوی مطلوب خود می‏روم و عمر جاودان می‏یابم، و اگر دوستان از مفارقت ناراحتند انشاءالله خواهند آمد، و همدیگر را در آنجا زیارت می‏کنیم؛ دوست داشتم پولی داشتم و به رفقا می‏دادم که در شب رحلت من مجلس سوری تهیه کرده و سروری فراهم آورند، زیرا که آن شب ، شب وصال من است. مرحوم رفیق شفیق آقا سید مهدی رحمت‏الله علیه به من وعدۀ میهمانی و ضیافت داده انشاءالله به وعدۀ خود وفا خواهد نمود».

تمام طلاب مدرسۀ منیریه می‏گفتند؛ که مرحوم هیدجی هنگام شب همۀ طلاب را جمع کرد و نصیحت و اندرز می‏داد و به اخلاق دعوت می‏نمود و بسیار شوخی و خنده می‏نمود، و ما در تعجب بودیم که این مرد که شبها پیوسته در عبادت بود چرا امشب این قدر مزاح می‏کند و به عبارات نصیحت، ما را مشغول می‏دارد، و ابداً از حقیقت امر خبر نداشتیم.

هیدجی(ره) نماز صبح خود را در اول فجر صادق خواند و سپس در حجرۀ خود آرمید، پس از ساعتی حجره را باز کردند دیدند رو به قبله خوابیده و رحلت نموده است. رحمه‏الله علیه.

به نقل از : با قدسیان/تالیف حسن اردشیری لاجیمی.