کینه
پنجم كينه
هنگامى كه انسان غضب كند و از انتقام ناتوان باشد چارهاى ندارد جز اينكه غضب خود را فرو برد، اين خشم و غضب به باطن بر مىگردد و عقده درونى ايجاد مىكند و تبديل به كينه مىشود.
معنى كينه نسبت به كسى اين است كه آن شخص بطور دائم و مستمرّ بر قلبت سنگينى كند و در دل از او بغض و تنفّر داشته باشى.
نبى گرامى اسلامى صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: مؤمن كينه توز نيست [2].
بنابر آنچه ذكر شد كينه از ثمرات غضب است و خود هشت چيز را در وجود انسان به ارث مىنهد، كه عبارتند از:
1 - حسد: به اين معنى كه انسان را وادار مىكند آرزوى سلب نعمت از آن شخص را داشته باشد.
2 - اينكه حسد را در باطن رشد مىدهد تا هنگامى كه انسان او را به بلائى گرفتار ديد، به او طعنه مىزند و سرزنش مىكند.
3 - اينكه انسان با او قطع رابطه مىكند اگر چه او مايل به وصلت باشد.
4 - اينكه براى تحقير و تصغير از او روى مىگرداند «اين اثر به خاطر قصد تحقيرى كه همراه دارد از اثر سوم بدتر است»
5 - اينكه درباره او به سخنان حرام چون دروغ و غيبت مرتكب مىشود و باعث افشاء سرّ و هتك ستر او مىشود.
6 - اينكه به خاطر تمسخر و استهزا «اعمال و گفتار» او را تقليد مىكند.
7 - اينكه به وسيله كتك كارى و چيزهايى كه باعث ناراحتى جسمى او مىشوند او را آزار مىدهد.
8 - اينكه حقوق او از قبيل صله رحم، قضاء دين و رد مظلمه را سلب مىكند و همانطور كه مىدانيم تمام اين آثار حرام و غير مشروعند.
پائينترين درجات كينه اين است كه وجود انسان از تمام آثار مذكور خالى باشد ولى سنگينى و بغض درونى او را از گشاده روئى و رفق و مدارا باز دارد.
براى چنين شخصى بهتر آن است كه رابطهاش را با شخص مورد كينه به حال قبلى خود حفظ كند و اگر بتواند براى مبارزه با نفس و مخالفت شيطان احسان و نيكى بيشترى به او روا دارد بسيار نيكوست زيرا اين درجه مرتبه صدّيقين و از بهترين اعمال مقرّبين است.
حالات شخص كينه توز
«هنگامى كه انسان نسبت به كسى كينه در دل مىگيرد ممكن است قادر به تلافى و انتقام نباشد در اين صورت كينه به صفات ناپسندى چون حسد منجر مىشود كه در آينده از آنها بحث خواهيم كرد. ولى اگر توانائى انتقام داشته باشد» يكى از سه حالت زير در او پيدا مىشود.
1 - اينكه حقّ خود را كامل و بدون كم و زياد استيفاء كند، در اين صورت به عدالت رفتار كرده است.
2 - اينكه او را ببخشد و به او نيكى كند، اين حالت فضل و بخشش است.
3 - اينكه بيش از حد استحقاق خود از او مطالبه كند، اين حالت ظلم است.
چاره رهائى از كينه
علاج كينه اين است كه انسان بداند تا زمانى كه كينهاى در قلب او باشد دائما غمگين و اندوهناك و گرفتار خواهد بود و در دنيا و آخرت در چنگال بىرحم عذاب خواهد ماند.
و ديگر اينكه در فضيلت رفق و مدارا و عفو بينديشد.
خداى تعالى مىفرمايد:خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرفِ 7: 199[1].
و مىفرمايد:وَ انْ تَعْفُوا اقْرَبُ لِلتَّقْوى 2: 237[1].
و امام صادق عليه السّلام از نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم چنين روايت مىكند:
آيا بهترين صفات دنيا و آخرت را به شما معرفى كنم؟ هر كس به تو ظلم كرد او را ببخش، با كسى كه با تو قطع رابطه كرده وصلت كن، هر كس به تو بدى كرد به او احسان كن و هر كس تو را محروم كرد به او عطاء كن [2].
و مىفرمايد: رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: ببخشيد، كه بخشش جز عزت بر بنده نمىافزايد پس همديگر را ببخشيد تا خدا عزّتتان دهد [3].
معتب مىگويد: همراه امام كاظم عليه السّلام در باغش مشغول برداشت محصول بوديم، نگاهم به غلامى افتاد كه مقدارى خرما را به پشت ديوار باغ پرت كرد، رفتم او را گرفتم، خدمت امام عليه السّلام آوردم. عرض كردم: فدايت شوم، اين غلام را با اين خرما يافتم.
حضرت به غلام فرمود: فلانى آيا گرسنه مىمانى؟ عرض كرد: نه، مولاى من، فرمود: پس براى چه اين خرما را برداشتى؟ عرض كرد: ميل داشتم كه مال من باشد.
حضرت فرمود: رهايش كنيد، برو اين خرما براى تو.
و همان حضرت فرمود: مدارا نيمى از زندگى است [4].