ساقی/ می/ باده/ باده‌فروش/ جام/ مستی/ نگاه تو/ عشق/ همیشه/  ِ باران‌های موسمی/ دل‌تنگی‌های طوفانی/ لحظه‌های بهت/ غم‌های طولانی/ چشم‌های بی‌رمق/ پاهای تاول‌زده/ عبارات چشم‌های‍ت چه موزون/ مصرع دست‌های‍ت چه خوش‌وزن؛ بر وزن ارتباط، بر وزن تعادل/ عشقت دلیل  دنیا/ اراده ات پلی بین بودن و نبودن/  درد/انباشته/ فشار قبر/ فشار بغض/ حیرانی‌های بعد از گم شدن/ بهت‌های حین نگاه تو/ سختی‌های ایستادن در مقابل طوفان/ شنا در حوض چشم‌های سیاه‌ت/ شب تار، تار  / خیالی از موهای تو/ زلف بر باد؛ دل آواره/ دل‌تنگی/  دل‌تنگی‌ها بی‌خیال/  غم‌های تیز و برنده/  مهربانی‌ت/ زخم‌های بی‌وفایی‌م/ تیشه به ریشه‌ی دل/ ریشه در یاد تو/ شاخ و برگ‌های دل/ آسمان لب‌خند تو/ آبی  ِ آبی  ِ آبی  ِ وسیع/ شب‌/ پلک زدن چشم‌های‍م برای تو / روز و شب/ خروس‌های با وفا از نیمه‌شب تا سحر می‌خوانند/  تنگی نفس / سطح مقطع گلو کوچگ است ولی صدای توست/ قلب اندازه‌ی مشت آدمی‌ست ولی جای توست/ عجیب است این همه حجم بغض در این مساحت‌های کوچک/ خدا جنس خوبی برای دیواره‌ی گلو و پوسته‌ی قلب انتخاب کرده است/ خدای مهندس!/ سختی ِ راه رفتن/ زیر نگاه تو/ آب می‌شوم تا سیراب کنم/ شوری زیاد دریا/ شیرینی  ِ فرهاد/ عشق کوه کندن نه عشق  ِ شیرین/ عادت به کوه کندن/ کوه ریشه دارد/ ریشه به تیشه‌ی کوه/ عظیم/ عظمت/ جبل/ پنبه/ روزهای آخر/ نهایت/ آرزوهای بلند و دراز و بی‌انتها و بی‌مقصد/ در بی‌نهایتی که تو هستی/ جایی نشسته‌ای که ثم الستوی منالعرش است و تنها نگاه می‌کنی/ زیر نگاه‌ت دنیا می‌رقصد/ سماع ذرّات/ جنبش‌های براندازانه‌ی غم‌های زیر پوستی/ دردهایی که لال نیستند ولی به غایت ساکت‌ند/ به حرف آوردن ِ آن‌که حرف زدن نمی‌خواهد/ آتش‌فشان خفته‌ی دامنه‌ی ارتفاعات خیال‌م/ گسلی روی منطقه‌ی دستان‌ت/ لب‌خند صدادار/ نگاهِ ساکت/ دست‌های مهربان/ شاعرهای موید/ نویسنده‌گان موفق/ شعرهای سیاه/ دیدارهای بی‌معنی و خیالی/ سنت‌های تبدیل نشده/ محلول سوسپانسیون سنت و مدرنتیه/ مریض‌های بی‌خبر  ِ بی‌چاره/ مسکن‌های نامرد/ دکترهای خون‌آشام/ داروی بی‌گناه/ خنده‌های سیاه/ دست‌های بسته/ دست‌های خسته/ قلم‌های بی‌جوهر  ِ بازنشسته/ کاغذهای سفید و زرد/  کلماتِ ریز/ کلماتِ بی‌گناه/ کلماتِ اسیر/ کلماتِ دربند/  کلماتِ دست‌های تو/ کلمه‌ی تو/  بی‌دفاعی سرزمین ِ هستی‌م/ دیوارهای کوتاه قلعه‌ی دل‌م/ حصار نه چندان سخت ِ خیال‌م/ نگهبان‌های همیشه خفته / شیطان خیال و دوری از تو و....

باور کن سخت است
صدها سال
هم یوسف باشی
هم یعقوب ...

 

بی‌صاحب
حیران است ...

 

از نشانی صاحب‌مان اگر بپرسند
چه بگوییم؟ ...