بوی ظهور در شامه ی جهان پیچیده است . صدای گامهای کسی که آمدنی ست در گوش گیتی طنین افکنده است . آینه ها تمام قد ، به صیقل زنگارهای خویش ایستاده اند ...

آنان که الفبای ظهور نخوانده اند ، گمان می برند که فرو ریختن بنای الحاد شرق ، کاخ شرک غرب را محکم می کند ، غافل که این زلزله با تمامت استکبار در آویخته است و شرق و غرب نمی شناسد . این زلزله بناست که سدهای ستم را بشکند ، دوره های فاصله را پر کند و برج و باروی علو استکبار را از میان بردارد ....

و اکنون عطش ظهور لبهای همه مظلومین جهان را کویری کرده است .

اما ...

اما این لحظه های آخر انتظار ، همیشه سخت می گذرد ...

خداوند ، این چشمان خسته مان رابه ظهور عزیزش و عزیزمان روشن کناد ، ان شاءالله .