جنبش عدم تعهد كه درعربي با عنوان «نهضة عدم الانحياز» و درانگليسي«Non aligned movement » يادمي شود، درآغاز تأسيس، عنوان «Non-Commitment » داشت كه به معناي عدم مسؤوليت وتعهداست، بي درنگ تغيير داده شد. جنبش عدم تعهد، از سوي ملي گرايان وطرفداران زبان فارسی ايران به «جنبش ناوابستگان» ترجمه شده بود اما با استقبال همگاني روبه رو نشد و به فراموشي سپرده شد.۱

« جنبش »

 به حركت يا رفتار گروهي ـ نسبتا ـ منظم و بادوام براي رسيدن به هدف اجتماعي ـ سياسي معين و براساس نقشه معين كه ممكن است اصلاحي يا انقلابي باشد گفته مي شود.

« عدم تعهد »

 استراتژي و راهبردي است كه در روابط بين الملل بر بي طرفي تاكيد مي كند نه بر كناره گيري . بنابراين بي طرفي در راهبرد عدم تعهد معناي مثبت دارد يعني شركت فعال در سياست هاي بين المللي براي كاهش بحران ها و جلوگيري از دو قطبي شدن استراتژي هاي بي طرفي منفعل و انزواطلبي در روابط بين الملل طرفدار گوشه گيري و به حداقل رساندن نقش دولت ها در معادلات بين المللي است اما استراتژي عدم تعهد فعال و پويا است .

زمينه ها و بسترهاي پيدايش جنبش عدم تعهد

پس از پايان جنگ جهاني دوم و نابودي حكومت آلمان به رهبري آدولف هيتلر كه دشمن مشترك آمريكا و شوروي پيشين به شمار مي رفت اين دو كشور دچار اختلاف شديد و در سايه همين اختلاف برخي كشورها تجزيه و تقسيم شدند. اين مسأله بر ديگر كشورها نيز تأثير گذاشت و باعث شد كه كشورهاي ديگر با تاثيرپذيري از آمريكا و شوروي ـ خواسته يا ناخواسته ـ به يكي از دو بلوك روي آورند. در اين ميان تعدادي از كشورهاي جهان كه خود را متعهد به اردوگاه شرق و غرب نمي دانستند بي طرفي خود را در جهت گيري هاي بين المللي اعلام كردند. اين كشورها بعدا جنبشي را به وجود آوردند كه به « جنبش عدم تعهد » معروف شد.

كشورهاي آسيايي هندوستان پاكستان سريلانكا ميانمار و اندونزي در 1954 در كلمبو پايتخت سريلانكا نشستي را براي بحث درباره مسايل منطقه اي و بين المللي برگزار كردند. در اين نشست مباحث ناپيوستگي و بي طرفي مطرح و به كشورهاي آسيايي و افريقايي توصيه شد كه از پيوستن به قدرت هاي بزرگ خودداري كنند.

رهبران كشورهايي كه در نشست كلمبو شركت كرده بودند براي ايجاد يك جنبش بزرگ و تاثيرگذار در سياست بين الملل اعلام آمادگي كردند و از ديگر كشورها خواستند كه به اين جنبش بپيوندند. تعدادي از كشورهاي ديگر كه راهبرد بي طرفي را برگزيده بودند به درخواست آنان پاسخ مثبت دادند . بنابراين نخستين نشست مقدماتي كشورهاي غيرمتعهد در 1955 در باندونگ اندونزي برگزار شد . در اين نشست رهبران و نمايندگان بيست و نه كشور آسيايي و افريقايي ازجمله جواهر لعل نهرو، احمد سوكارنو، جمال عبدالناصر و مارشال تيتو رهبر يوگسلاوي پيشين حضور داشتند. علاوه بر اين ها نمايندگان ناظر كشورهاي فلسطين، الجزاير، مراكش و تونس كه در آن زمان درگير جنگ هاي استقلال طلبانه بودند شركت كرده بودند.

در همان آغاز راه در ميان اعضاي جنبش دو گروه و گرايش شكل گرفت . گروهي خواهان مبارزه با كمونيسم شدند مانند پاكستان، فيليپين، ژاپن، ويتنام جنوبي، لائوس، تركيه، تايلند، اتيوپي، لبنان، ليبي، ليبريا و عراق و گروه ديگر كه اكثريت را تشكيل مي دادند طرفدار اصول « پانچ شيلا » بودند مانند افغانستان، ميانمار، مصر، هندوستان، اندونزي و سوريه .

اين دو گروه سرانجام با ميانجيگري جواهر لعل نهرو و جمال عبدالناصر بر موضع واحد و كلي يعني مبارزه با استعمار شرق و غرب به توافق رسيدند.

اصول رفتاري جنبش عدم تعهد

اصول پنجگانه اي كه متأثر از پانچ شيلا۲ (اعلاميه توافق هندوستان و چين بر سر مسأله تبت ) بود و به پيشنهاد جواهر لعل نهرو در اعلاميه نهايي اجلاس باندونگ گنجانده شد عبارت اند از :
1 ـ احترام متقابل به تماميت ارضي و حاكميت كشورها .

2 ـ عدم تجاوز به خاك يكديگر .

3 ـ عدم دخالت در امور داخلي يكديگر .

4 ـ اصل مساوات ميان كشورها .

5 ـ همزيستي مسالمت آميز۳

ساختار تشكيلاتي جنبش عدم تعهد :

الف ـ كنفرانس سران .

كنفرانس سران كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد هر سه سال در يكي از پايتخت هاي اعضاي جنبش برگزار مي شود. وزير خارجه كشور ميزبان در كنفرانس سران به عنوان رئيس جديد جنبش به مدت سه سال ـ يعني تا برگزاري كنفرانس بعدي سران ـ برگزيده و معرفي مي شود.
ب ـ رياست جنبش .

بر فرض درگذشت استعفا يا بركناري رئيس جنبش عدم تعهد از وزارت خارجه كشور ميزبان وزير خارجه بعدي به طور خودكار رئيس جنبش خواهد شد.

درنشست هاي سران كشورهاي عدم تعهد سه گروه شركت كننده حضور پيدا مي كنند:

1-  اعضاي جنبش. كشورهايي كه رسما اساسنامه جنبش را پذيرفته وبه عضويت جنبش درآمده اند. اين گروه ازحق رأي برخوردارند.

2-  كشورهايي كه به عنوان ناظر، در نشست شركت مي كنند. پس از فروپاشي اتحادجماهير شوروي بيشتر ناظران از كشورهاي تازه استقلال يافته شوروي پيشين است مانند روسيه و...هستند

3-  سازمان هاي بين المللي كه از سوي جنبش به عنوان مهمان دعوت مي شوند مانند سازمان ملل متحد، اتحاديه افريقا، اتحاديه عرب و...

ج ـ كنفرانس وزيران خارجه .

اين كنفرانس هر سه سال يك بار با حضور وزيران خارجه كشورهاي عضو برگزار مي شود. همچنين در مواقع ضروري به صورت فوق العاده و خارج از چارچوب زماني معين مي تواند برگزار شود.

د ـ دفتر هماهنگي كشورهاي غيرمتعهد

اعضاي اين دفتر وزيران خارجه يا نمايندگان كشورهاي عضو هستند. كار اين دفتر هماهنگي و بررسي مسايل مورد علاقه اعضا و پرداختن به درخواست هاي جديد عضويت در اين جنبش است هـ ـ گروه هاي هماهنگي ميان دولت ها.

اين گروه ها براي هماهنگ كردن برنامه هاي اجتماعي اقتصادي فرهنگي و... در جريان كنفرانس تشكيل شد. وظيفه اين گروه ها آماده سازي گزارش موضوعات گوناگون و سپردن آن به كنفرانس است . اين گروه ها درباره مسايل متعددي ازجمله حمل ونقل ارتباطات توسعه بهداشت جهانگردي و انرژي هسته اي صلح آميز تحقيق و پژوهش مي كنند.

و ـ جلسات سالانه وزيران خارجه در نيويورك

نشست وزيران خارجه كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد هر سال در خلال جلسات مجمع عمومي سازمان ملل متحد برگزار مي شود و هدف آن نزديك كردن مواضع اعضا و ايجاد جبهه واحد در مسايل جهاني است .۴

شرايط عضويت در جنبش عدم تعهد

در پنجمين كنفرانس سران در سال 1973 در الجزيره شرايط عضويت در جنبش به اين صورت تعيين شد :

1 ـ عدم تعلق به هيچ يك از اتحاديه هاي نظامي

2 ـ دنبال كردن سياست مبتني بر اصول همزيستي مسالمت آميز .

3 ـ كمك به جنبش هاي آزادي بخش

4 ـ عدم واگذاري پايگاه هاي نظامي

5 ـ عدم امضاي قراردادهاي دو يا سه جانبه كمك هاي نظامي .۵

كنفرانس هاي جنبش عدم تعهد.

كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد كه تقريبا نصف كشورهاي دنيا را دربرمي گيرد و نيم قرن از تاسيس آن مي گذرد از آغاز تاكنون پانزده كنفرانس سران برگزار كرده است :

نشست مقدماتي ـ باندونگ (اندونزي ) 1955

1 ـ بلگراد (يوگسلاوي پيشين ) 1-6 سپتامبر،1961  

2 ـ قاهره (مصر) 5-10 اكتبر، 1964

3 ـ لوزاكا (زامبيا) 8-10 سپتامبر،1970

4 ـ الجزيره (الجزاير) 5-9 سپتامبر، 1973

5 ـ كلمبو (سريلانكا) 16-19 اوت،1976

6 ـ هاوانا (كوبا) 3-9 سپتامبر، 1979

7 ـ دهلي نو (هندوستان ) 7-12 مارس،1983(اين نشست قرار بود دربغداد برگزار شود اما به دليل نبود امنيت در زمان جنگ عراق وايران به دهلي نو منتقل شد.)

8 ـ هراره (زيمبابوه ) 1-6 سپتامبر،1986

9 ـ بلگراد (يوگسلاوي پيشين ) 4-7 سپتامبر،1989

10 ـ جاكارتا(اندونزي) 1-7 سپتامبر، 1992

11 ـ كارتاگينا (كلمبيا) 18-20 اكتبر، 1995

12 ـ دوربان (افريقاي جنوبي ) 2-3 سپتامبر، 1998

13 ـ كوالالامپور (مالزي ) 20-25 فوريه، 2003

14- هاوانا (كوبا) 15-16 سپتامبر، 2006

15- شرم الشيخ(مصر)2009 11-16جولاي،2009

16- تهران (ايران) 30-31 آگوست 2012 ۶

اهداف جنبش

از مجموع كنفرانس هايي كه تاكنون برگزار شده است اين موارد را مي توان به عنوان استراتژي و راهبرد جنبش عدم تعهد يادآوري كرد :

1 ـ احترام به حاكميت و تماميت ارضي

2 ـ كاهش تشنج در روابط بين الملل

3 ـ مخالفت با پيوستن به اتحاديه هاي نظامي

4 ـ پشتيباني از منشور ملل متحد

5 ـ خودمختاري و آزادي همه ملل از بند استعمار

6 ـ همكاري مثبت بين المللي

7 ـ حل مسالمت آميز اختلافات

8 ـ مبارزه با نژادپرستي

9 ـ لزوم خلع سلاح با نظارت بين المللي و امضاي قرارداد خلع سلاح از سوي قدرت هاي بزرگ
10 ـ مداخله نكردن در امور داخلي ديگر كشورها

11 ـ ايجاد سنتزي از ناسيوناليسم و انترناسيوناليسم براي گسترش روابط كشورهاي جهان سوم
12 ـ مبارزه با عقب ماندگي

13 ـ سياست ناپيوستگي ۷

نقد و بررسي كارنامه جنبش عدم تعهد.

جنبش عدم تعهد در طول جنگ سرد به ويژه در زمان رهبران كاريزمايي چون نهرو ناصر و سوكارنو در برابر بلوك گرايي دو ابرقدرت شرق و غرب مقاومت كرد و از طريق تحريم پيوستن به اتحاديه ها و پيمان هاي نظامي در كاهش تنش ها و چالش هاي منطقه اي و بين المللي نقش موثر و عمده اي داشت . علاوه بر اين ها سياست استعمارزدايي جنبش باعث شد كه بسياري از ملت هاي دربند استعمار آسيايي و افريقايي به استقلال برسند و در سال 1349 مجمع عمومي سازمان ملل متحد قطعنامه پايان استعمار را به تصويب برساند .

باتوجه به همه اين ها ـ متاسفانه ـ با گذشت زمان عوامل گوناگوني بر راهبردهاي جنبش تاثير گذاشت و كارآمدي آن را با علامت سوال روبه رو كرد. اين عوامل را مي توان به دو دسته تقسيم كرد :

الف ـ عوامل بيروني

از آغاز شكل گيري جنبش عدم تعهد ابرقدرت هاي شرق و غرب تلاش كردند كه با لطايف الحيل بر تصميم هاي جنبش تاثير بگذارند و از همسويي و يك پارچگي آن بكاهند. دالس وزير خارجه وقت آمريكا اعلام كرد : « هر كه با ما نيست برماست » يعني از نظر آمريكا و غرب عدم وابستگي به بلوك غرب برابر با وابستگي به بلوك شرق است .

اتحاد جماهير شوروي هم تلاش مي كرد كه با استفاده از شعارهاي ضدسرمايه داري و همسونشان دادن خود با كشورهاي جهان سوم در جنبش عدم تعهد نفوذ و مواضع آن را به سود خود تغيير بدهد و از طرفداران ايدئولوژيك خود در ميان اعضاي جنبش بخواهد كه تصميمات جنبش را به سمت و سوي مورد نظر بلوك شرق هدايت كنند. چنانكه دولت كوبا علي رغم اصول بنيادين جنبش عدم تعهد ـ آشكارا ـ اعلام كرد كه به بلوك شرق تعلق دارد.

ب ـ عوامل دروني

 عوامل دروني كه باعث واگرايي و پراكندگي در آراي اعضاي جنبش و در نتيجه به ناكامي و ناكارآمدي جنبش مي انجاميد عبارت بودند از :

1 ـ جناح هاي داخلي .

گروه بندي هاي داخلي جنبش مانند اتحاديه عرب سازمان وحدت افريقا. سازمان كنفرانس اسلامي و... سبب شد كه جنبش عدم تعهد نتواند به توافق آرا و استراتژي مشتركي در برابر قدرت هاي بزرگ برسند و منافع عمومي و همگاني اعضاي جنبش تحت الشعاع گروه بندي هاي داخلي قرار گيرد.

2 ـ تركيب ناهمگون .

 در ميان اعضاي جنبش دولت هايي با ساختارهاي گوناگون سياسي اقتصادي و ايدئولوژيك متفاوت گرد هم آمده بودند. اين مساله گرفتاري هاي فراواني را فراراه تصميمات مشترك و جمعي اعضاي جنبش فراهم كرده بود. چنانكه در قضيه اشغال افغانستان كه يكي از اعضاي قديمي جنبش به شمار مي رفت توسط شوروي پيشين جنبش نتوانست به يك جمع بندي قابل قبول برسد و كشورهاي سوسياليستي جنبش موضع متفاوتي با ديگر اعضاي جنبش گرفتند.

3 ـ ملي گرايي

علي رغم شعار همگرايي و اولويت مصالح و منافع همگاني اعضاي جنبش كشورهاي عضو بيشتر به دنبال منافع ملي خود روان بودند. اين خط مشي از كارايي و كارآمدي جنبش مي كاست .
4 ـ عدم ضمانت اجرايي .

مواضع ديدگاه ها و استراتژي جنبش عدم تعهد در قالب اعلاميه ها و قطعنامه هايي بيان مي شد كه از نظر حقوقي الزام آوري نداشت و بيشتر به توصيه هاي اخلاقي شبيه بود از اين رو هيچ گونه ضمانت اجرايي نداشت .

 5 ـ تصميم گيري براساس اتفاق آرا .

تصميمات جنبش برپايه اجماع و اتفاق آراي اعضا گرفته مي شود. اين روش تصميم گيري باعث مي شود كه با كمترين و كوچك ترين اختلاف نظر ميان اعضاي جنبش هيچ گونه تصميم مهم و موثري گرفته نشود و اعضاي جنبش به نشست هاي تشريفاتي بدون دست آوردي معيني قناعت ورزند . ۸

راهكارهاي جنبش در وضعيت جديد.

جنبش عدم تعهد براي تنش زدايي و جلوگيري از بحران هاي سياسي و نظامي در اوايل نيمه دوم سده بيستم و جنگ سرد بين دو اردوگاه شرق و غرب به وجود آمد در طول چهاردهه جنگ سرد اين جنبش توانست از يارگيري ابرقدرت ها از ميان كشورهاي جهان سوم تا اندازه اي جلوگيري و بسياري از مسايل و چالش هاي پديدآمده در ميان اعضا را بدون دخالت ابرقدرت ها حل وفصل كند. با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي پيشين و پيمان نظامي ورشو درباره ادامه حيات سياسي جنبش عدم تعهد دو ديدگاه به وجود آمده است :

الف ـ جنبش عدم تعهد پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي فلسفه وجودي خود را از دست داده است برپايه همين استدلال كشور آرژانتين بعد از فروپاشي شوروي از جنبش كناره گيري و عضويت خود را لغو كرد.

براساس اين ديدگاه پس از انحلال نظام بين الملل دوقطبي ديگر نيازي به تشكلي مانند جنبش عدم تعهد نيست . زيرا كشورهاي جهان از طريق سازمان ملل متحد و ديگر مجامع بين المللي مي توانند اهداف و منافع منطقه اي و ملي خود را دنبال و استقلال خود را حفظ كنند.

ب ـ ديدگاه ديگر در اين باره اين است كه در نظام بين الملل دوقطبي اين امكان وجود داشت كه هر يك از دو ابرقدرت رقيب خود را بالانس كندو به گونه اي توازن قوا به وجود آيد ولي در نظام بين الملل تك قطبي منافع امنيت و استقلال سياسي كشورهايي كه همسو با نظام تك قطبي نيستند بيش از هر زمان ديگر تهديد مي شود. بنابراين جنبش عدم تعهد اهميت و ضرورت بيشتري پيدا كرده است . باتوجه به كميت كيفيت و ظرفيت بالفعل و بالقوه كشورهاي عضو اين جنبش مي تواند نقش فعال و سازنده اي در عرصه بين الملل داشته باشد. ازجمله در اين زمينه ها :

1 ـ باتوجه به اين كه3/2 اعضاي سازمان ملل متحد را كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد تشكيل مي دهد . اين جنبش مي تواند فراكسيون بسيار قوي و نيرومندي را در مجمع عمومي سازمان ملل به وجود آورد و از اين طريق برانگيزه هاي اعضاي دايمي شوراي امنيت تاثير بگذارد. چنانكه راي اعضاي جنبش عدم تعهد به نفع انرژي هسته اي جمهوري اسلامي ايران افكار عمومي جهان را تحت تاثير قرار داد و شوراي امنيت نمي تواند از اين مسايل به سادگي عبور كند.

2 ـ از نظر اقتصادي نبض اقتصاد و مواد اوليه آن و همچنين بازار مصرف توليدات كشورهاي صنعتي در اختيار اعضاي جنبش عدم تعهد است . از اين منظر نيز جنبش مي تواند به طور غيرمستقيم بر تصميم هاي سياسي و يك جانبه مجامع بين المللي كه اهداف ويژه اي را دنبال مي كنند تاثير بگذارد.

3 ـ عرصه بين الملل عرصه كشاكش و تعارض منافع دولت ها است . كشاكش و چالش هاي بين المللي بحران هاي گوناگوني را به دنبال دارد. كشورهايي كه از نظر سياسي و اقتصادي نيرومند هستند با كمترين هزينه بحران هاي يادشده را به خارج از مرزهاي خود هدايت مي كنند ـ سوگمندانه ـ كشورهاي غيرمتعهد بيش از كشورهاي ديگر زمينه و بستر مناسبي براي پذيرش، افزايش و پويش اين بحران ها شده است . اعضاي جنبش عدم تعهد اگر به اصول جنبش و آرمان هاي مشترك آن وفادار باشند مي توانند از رشد نمو و انتقال بحران به داخل مرزهاي خود جلوگيري كنند و با تشريك مساعي مي توانند از ايجاد پديده هاي منفوري چون گوانتانامو ابوغريب و بگرام و... در اين كشورها جلوگيري كنند



منابع:

۱-سايت ويكي پديا،5/6/1391

۲- Panchashila   پانچ شيلات در زبان سانسكريت به معناي پنج اصل در شريعت بودا و نام پنج عمل و رفتار آييني بوداييان عامي است . اين اصطلاح را دولت هند براي اصول پنجگانه سياست خارجي خود به كار برد. (دانشنامه سياسي نوشته داريوش آشوري )

۳- قوام عبدالعلي « اصول سياست خارجي و سياست بين الملل » سمت يازدهم 1384 تهران .

۴- موسي زاده رضا « سازمان هاي بين المللي » ميزان ششم 1384 تهران

۵ - قوام، پيشين.

۶ - سايت ويكي پديا، 5/6/1391

۷- قوام، پيشين.

۸ - آقايي سيدداوود « حقوق سازمان هاي بين المللي » دانشگاه پيام نور سوم 1383