حرمت را صفاست
تو ای ترجمان عشق در چشمانت...
ای بوی خوش یاس در سرایت..
دیر بازیست که دلهای عاشق را پناهگاهی..
ای پادشاه ملک خورشید...
در بارگاهت راهی نیست میان حاجت و اجابت...
گدای کوی تو ناج شاهی به سر دارد .
به ضریحت پیوند خورده دل هزاران عاشق از هزاران سال پیش.
کرامتت کرامت همایونیست و عطایت فراتر از قابلیت ما..
گواهی می دهد..
از عرشیان تا فرشیان..
که تویی یگانه سلطان ملک عاشقی...
+ نوشته شده در شنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۱ ساعت 10:31 توسط ثنا
|