تو ای ترجمان عشق در چشمانت...

ای بوی خوش یاس در سرایت..

دیر بازیست که دلهای عاشق را پناهگاهی..

ای پادشاه ملک خورشید...

در بارگاهت راهی نیست میان حاجت و اجابت...

گدای کوی تو ناج شاهی به سر دارد .

به ضریحت پیوند خورده دل هزاران عاشق از هزاران سال پیش.

کرامتت کرامت همایونیست و عطایت فراتر از قابلیت ما..

گواهی می دهد..

از عرشیان تا فرشیان..

که تویی یگانه سلطان ملک عاشقی...