شبهای غریب ایام فاطمیه
فانوس روشن کن....آهسته قدم بردار...
اشک هایت بی اختیار بریزند....اما ناله هایت بی صدا باشد.
خاموش باش .....که اینجا شهر غریبان است.
دل پر درد به مدینه خوش امدی...
نکند در این تاریکی و سکوت راه خود را گم کنی....
با اشک هایت گلدسته ای برای حریم گمشده اش بساز و آنوقت رها شو در این همه تنهایی و
های های با دلت به سوگ بنشین ...غم بار تر از هر شب ببار...
پی نوشت:اگر که خشک شود اشک چشم من چه کنم؟
+ نوشته شده در دوشنبه پنجم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 0:17 توسط ثنا
|