شرمم از آن است که نامت را بر زبان جاری کنم ...

و یا آنکه با همان قلم ، "ن والقلم ما یسطرون" که بر آن سوگند یاد کرده ای،  بخواهم بر مصحف ، زیبایی تمام یعنی اسمت را رقم بزنم

چون به خاطر ازدیاد رذایل و ناپاکی های دهان وباطنم ، شرم از اوردن نامت دارم

 تو را هم به دیگر نام صدا می زنم ...... ای فریاد رس ........

من در تمام برهه زندگی ام در کشاکش همه سختی ها و طی همه لطف ها و مرحمت هایت شاید سر بلند بوده ام .

 ولی امروز ...

 با تمام تفاسیر و وجوه معنی " کلانعام بلهم ازل " را به تصویر کشیدم

...یا اله العاصین...

من در جهل و قباهت رفتارم معترفم و دعایم "اللهم اهدنا صراط المستقیم "است

راستی هنوز نویدت را در گوش دارم ، با تمام ناشنوایی گفته هایت

"السابقون السابقون اولئک المقربون"

من می خواهم در بازگشت دوباره به سویت از دیگر مذنبین و نادمین سبقت بگیرم

 چون چند صباحی دیگر "انا لله و انا علیه الراجعون " ...

می دانم که ای دوست نه گفتن برای تو نیست

 چون تو را همیشه با "بسم الله الرحمن الرحیم " می شناسم

بزرگوار کلام من حرف سر به صخره خوردگان است ...

"از آن روزی که ما را آفریدی      به غیر معصیت چیزی ندیدی

خداوندا به حق هشت و چارت    گذز از ما گنه دیدی ندیدی "

خدایا ما را کربلایی کن ...