توجه به غير خدا انسان را به حجابهاى «ظلمانى» و «نورانى» محجوب مى‏نمايد. كليه امور دنيوى اگر موجب توجه انسان به دنيا و غفلت از خداوند متعال شود، باعث حجب ظلمانى مى‏شود. تمام عوالم اجسام حجابهاى ظلمانى مى‏باشد. و اگر دنيا وسيله توجه به حق و رسيدن به دار آخرت، كه «دار التشريف» است، باشد، حجابهاى ظلمانى به حجب نورانى مبدل مى‏گردد. و «كمال انقطاع» آن است كه تمام حجب ظلمانى و نورانى پاره و كنار زده شود، تا به مهمانسراى الهى كه «معدن عظمت» است بتوان وارد گرديد. لهذا در اين «مناجات» از خداوند متعال بينايى و نورانيت قلبى طلب مى‏كنند، تا بتوانند حجب نورانى را دريده به معدن عظمت برسند: حتّى تخرق أبصار القلوب حجب النّور، فتصل إلى معدن العظمة.

ولى كسى كه هنوز حجابهاى ظلمانى را پاره نكرده، كسى كه تمام توجه او به عالم طبيعت است و، العياذ باللّه، منحرف عن اللّه مى‏باشد، و اصولا از ماوراء دنيا و عالم روحانيت بيخبر بوده و منكوس إلى الطبيعه‏ است، و هيچ گاه در مقام [اين‏] برنيامده كه خود را تهذيب كند، حركت و نيروى روحانى و معنوى در خويشتن ايجاد نمايد، و پرده‏هاى سياهى را كه روى قلب او سايه افكنده كنار زند، در اسفل سافلين كه آخرين حجب ظلمانيست قرار دارد: ثُمَّ رَدَدْناهُ اسْفَلَ سافلين «41». در صورتى كه خداوند عالم بشر را در عاليترين مرتبه و مقام آفريده است: لَقَدْ خَلَقْنَا الانسانَ في احْسَنِ تَقويمٍ. «42» كسى كه از هواى نفس پيروى مى‏كند و از روزى كه خود را شناخته به غير عالم ظلمانى طبيعت توجهى ندارد و هيچ‏گاه فكر نمى‏كند كه ممكن است غير از اين دنياى آلوده تاريك جا و منزل ديگرى هم وجود داشته باشد، در حجاب ظلمانى فرو رفته، مصداق اخْلَدَ الى الارْضِ و اتَّبَعَ هواه «43» گرديده است. او با آن قلب آلوده به گناهى كه در پرده ظلمانى پوشيده شده و روح گرفته‏اى كه بر اثر كثرت گناه و معصيت از حق تعالى دور گشته، آن هوا پرستيها و دنيا طلبيهايى كه عقل و چشم حقيقت بين او را كور كرده است، نمى‏تواند از حجابهاى ظلمانى برهد، چه رسد اينكه حجب نورانى را پاره كرده انقطاع إلى اللّه حاصل نمايد. او خيلى معتقد باشد كه مقام اولياى خدا را منكر نشود؛ عوالم برزخ، صراط، معاد، قيامت، حساب، كتاب، بهشت و جهنم را افسانه نخواند. انسان بر اثر معاصى و دلبستگى به دنيا بتدريج اين حقايق را منكر مى‏گردد؛ مقامات اوليا را انكار مى‏كند، با اينكه مقامات اوليا بيش از اين چند جمله‏اى كه در دعا و مناجات وارد شده نمى‏باشد.