بابای مهربونم
این دلنوشته توسط یکی از دوستان در فراق پدر شهیدش که حدود ۹ ماه قبل در کردستان ایران توسط وهابیت به شهادت رسید نوشته شده است.
دلم بی قراره
دلم پره
یه چیزی داره گلومو فشار میده
یه جای خالی دارم که با هیچی پر نمیشه
کجایی؟
چه حس بدی دارم....
حتی نمیتونم بنویسم
بابا قربون دستات برم هر جا هستی دستاتو میبوسم
بابا جون الهی دورت بگردم
اونایی که بابا هنوز کنارتونه خاک پاشو رو چشماتون بذارید و قدرشو بدونین....
ازت دورم
ازت دورم
ازت دورم
داغ دلم کهنه تر شده است
بابا بیا که زخم دلم تازه تر شده است
اشکی مانده گوشه ی چشمم تو را قسم
کمک کن آسمون چشمهام بباره همه وجودم شکست اما بغض ام نمیشکنه
پرواز تو کمر مادرم شکست
دردت به جون من همه چی تیره تر شده
بگو که رفتنت شایعه است
برادرم از غمت پیر تر شده
بعد تو بابا مردن برای دخترکت ساده تر شده
دلم برات تنگ شده بابایی
دلم داره میپوسه به خدا
فکر نکنی یه وقت8 ماه و نیم شده و ما تو رو فراموش کردیم
نه عزیزم هر روز داغم تازه تر میشه
هر روز درمونده تر میشم
مامان داره جلو چشمامون ذره ذره آب میشه
دل اونم برات تنگه چه قدر صبوری کنه بابایی؟
میدونی امشب دلم خیلی پره دوست دارم باشی وقتی بهونه گیری میکنم آروم ام کنی
بابا قلبم درد میکنه قفسه سینم میسوزه
تازه ازپایگاه اومدم اما خستگی جسم ام احساس نمیشه دلم گرفته از غصه هر روز بیشتر از قبل به مرگ نزدیک میشم
مهربونترین بودی پس بیا... نمیدونم چه جوری نگو محاله نگو نمیشه من این حرفا رو باور ندارم
تو نرفتی
تو نباید میرفتی
به خاطر من نه
به خاطر مامان بیا بگو اینا همش کابوس بوده
برگرد
...
من از دیشب نتونستم آروم و قرار داشته باشم
میترسیدم بغص صدام دل غمگین مامان رو متلاطم تر کنه
چی بگم که دیگه روزگارم مثل قبل نیست
میدونم میخونی
فدای چشمای مهربونت فدای دستات فدای صدات چه دلتنگم بابا......
خدا کمک کن بتونم دوباره رو به راه شم
گمون کنم اگه بخوای به من عنایت کنی
بهتره با داغ دلم نذاری تنها باشم
شاید که بعد از پدرم نفس بمونه اما
امید من به این همیشه بودنه خدامه
باور نمیکنم که بی پدر شدم
بی تو مگه میشه زندگی کرد
با رفتنت هستی من هم سوخت
کاش وجود بی مقدارمن حذف میشد به جای گلی مثل تو…
دیگه از 5 شنبه از جمعه متنفر شدم
چه قدر بیچاره ام که حتی نمیتونم مثل مامان اشک هامونثار سنگ قبرت بکنم
توی این مدت خیلی ها دلمو شکوندن …
خیلی ها نامردی کردن…
خیلی ها عذابم دادن….
اما دیگه تو نبودی تااون صدای مهربونت آرومم کنه
فدای لبخندی که همیشه روی لبات بود
خدایا خلاصم کن…
بابای نازنینم عاشقانه دوستت دارم و دستای مهربونت رو با تمام احساسم میبوسم .رفتی و تنهام گذاشتی ... دلم پر میکشه برا یه لحظه دیدنت.....
به امید روز وصال
پاسخ یکی از دوستان به این دلنوشته :
ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون. كساني كه در راه خدا به شهادت رسيدند را مرده مپنداريد، بلكه آنها زنده بوده و در نزد خدا روزي ميخورند.
مقدمه :
... جان
انسانها ( النفس جسمانيه الحدوث و روحانيه البقاء ) هستند. يعني انسان ابتدا بصورت جسم خلق مي شود و سپس بصورت روح باقي ميماند. پس همه ي انسان ها از بين رفتني نيستند . حال چرا قران شريف در مورد شهدا مثال زده و در مورد تمام انسان ها چيزي نفرموده است؟
همه ي انسانها در عالم باقي به خدا ميرسند ، منتها بعضي به جمال خدا ( بهشت با تمام مراتب آن ) و گروهي به جلال او ( جهنم با تمام مراتب آن ) . و شهدا از جمله كساني هستند كه به جمال او ميرسند.
تمام انسانها با توجه به ظرفيت خود در آن دنيا هم بسوي خداي متعال داراي سير و سلوك هستند كه پر واضح است كه سير و سلوك آن دنيا قطعا با اين دنيا متفاوت است زيرا لوازمات آنها با هم فرق دارد . مثلا ما در اين دنيا جسم خاكي داريم ولي در آن دنيا فاقد آن هستيم. لذا سير و سلوك آن دنيا با اين دنيا فرق دارد.
نكات مهم :
موارد بسيار مهمي كه در اين آيه مشخص هست عبارت است از اين كه :
1 - شهدا عند ربهم هستند. خب اين يعني چه؟
در مسير سير و سلوك الهي بالا ترين مقامي كه براي انسان متصور است مقام عنديت است. مقام حضور است . حاضر بودن در محضر الله . يعني شهدا به جايي رسيده اند كه در محضر حق تعالي حاضر هستند. هر كسي از مومنان با توجه به علاقه و مشربشان با يكي از ائمه اطهار محشور هستند و در بارگاه ايشان جاي دارند. يكي داراي مشرب حسيني است و در بارگاه امام حسين عليه السلام حضور دارد. يكي فاطمي است و در محضر بانوي عالمين است . يكي دربان علوي است ، يكي حاجب مصطفوي است و ... ولي شهدا در محضر الله هستند و اين يكي از بزرگترين مقامات براي يك سالك الي الله است.و مايه ي روشني چشم شهدا.
2 - نكته ي ديگر اين كه يرزقون هستند . چون خدا نامحدود است ، لذا سير و سلوك بسوي او هم نامحدود است و لذا حركت بسوي كمال هم نامحدود است. سير بسوي الله و كمال نياز به رزق دارد ، همان طور كه در دنيا اين گونه بود و انسان با رزق معنوي و توفيق بسوي او حركت مي كرد ، آن دنيا نيز اين گونه است و بايد رزق معنوي به انسان برسد تا حركت ادامه يابد . و اين رزق براي شهدا مهياست . آن هم رزقي كه مستقيم از سوي خدا برايشان در نظر گرفته شده، و اين خيلي مايه بركت است و سرعت سير انسان بسوي كمال را خيلي سرعت مي بخشد تا جايي كه همانندبرق الخواطف بوسيله ي براق قدرت سير دارند. و چه چيزي بهتر از اين؟
3 - موضوع مهم ديگر بحث الله است:
انسان در زندگي خود با توجه به مجاهداتي كه دارد متجلي به يكسري از اسمائ و صفات الهي مي گردد، بعضي متجلي به اسم كريم خدا مي شوند، گروهي متجلي به اسم تواب خدا ، گروهي متجلي به اسم رزاق خدا ، گروهي متجلي به دو اسم ، گروهي متجلي به سه اسم ، گروهي متجلي به صد اسم و قس علي هذا.
ولي اسمي كه از همه كاملتر است و مستجمع تمامي اين اسمائ و صفات الهي هست ، اسم الله مي باشد . و اين كه شهدا در نزد الله هستند يعني اين كه متجلي به تمام اسمائ و صفات الهي مي گردند . كه اين برايشان طوبي و حسن ماب.
4 - و خيلي حرف هاي ديگه هست كه در اين آيه وجود دارد و بر شهدا مترتب است كه مي گذريم.
پس به پدرت افتخار كن و خوشحال باش كه خدا از بين حدود 6 ميليلرد انسان او را براي در محضر خودش بودن پذيرفت و سعي كن با شادي و شادماني و خوشحالي ( تاكيد مي كنم با خوشحالي ) راهش را ادامه بده و محکم و قوی باش و مايه ي افتخار براي او .
اميدوارم كه خدا تو را هم به اين مقام عنايت فرمايد.
ومن الله التوفيق.