طبق شهادت تاریخ ابوبكر اعلام كرده هركس از پیامبری قولی دریافت كرده و نگرفته بیاد تا من بهش بدم . و باز طبق شهادت تاریخ از اكثرشون هیچ شاهدی نخواسته . چرا از فاطمه شاهد خواسته است ؟!

اما میدونید اینجا چه سوالی برای من پیش میاد و فكر میكنم واقعا فدك رو غصب كرده ؟

جناب ابوبكر پس اینكه فاطمه س یكبار نماینده فرستاد و جوابی نگرفت دفعه بعد خودش آمد و گفت فدك را به من بده ابوبكر گفت اگر شاهد بیاری بهت میدم . ایشون نیز بر طبق كتب اهل سنت سه شاهد اوردند. اما بازهم ایشون قبول نكردند !

اما میدونید چیه ؟

اینه كه جناب ابوبكر در صحیح بخاری این چنین رفتار كرده است :

2296 - حَدَّثَنَا عَلِىُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ حَدَّثَنَا سُفْیَانُ حَدَّثَنَا عَمْرٌو سَمِعَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ - رضى الله عنهم - قَالَ قَالَ النَّبِىُّ - صلى الله علیه وسلم - « لَوْ قَدْ جَاءَ مَالُ الْبَحْرَیْنِ ، قَدْ أَعْطَیْتُكَ هَكَذَا وَهَكَذَا وَهَكَذَا » . فَلَمْ یَجِئْ مَالُ الْبَحْرَیْنِ حَتَّى قُبِضَ النَّبِىُّ - صلى الله علیه وسلم - فَلَمَّا جَاءَ مَالُ الْبَحْرَیْنِ أَمَرَ أَبُو بَكْرٍ فَنَادَى مَنْ كَانَ لَهُ عِنْدَ النَّبِىِّ - صلى الله علیه وسلم - عِدَةٌ أَوْ دَیْنٌ فَلْیَأْتِنَا . فَأَتَیْتُهُ ، فَقُلْتُ إِنَّ النَّبِىَّ - صلى الله علیه وسلم - قَالَ لِى كَذَا وَكَذَا ، فَحَثَى لِى حَثْیَةً فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِىَ خَمْسُمِائَةٍ ، وَقَالَ خُذْ مِثْلَیْهَا . أطرافه 2598 ، 2683 ، 3137 ، 3164 ، 4383 - تحفة 2640 ، 2541

جابربن عبدالله مى‌گوید: پیامبر به من فرمود: اگر اموال بحرین برسد به تو چیزى از آن خواهم داد؛ ولى از بحرین مالى نرسید و رسول خدا صلى الله علیه وسلم از دنیا رفت، وقتی كه رسید، ابوبكر دستور داد هر كس كه رسول خدا صلى الله علیه وسلم به او وعده‌اى داده و یا طلبى از آن حضرت دارد نزد من بیاید، من نیز نزد وى رفته و گفتم : رسول خدا صلى الله علیه وسلم به من چنین و چنان فرمود ، او مشتى از درهم (یا دینار) به من داد وچون آن را شمردم پانصد درهم بود وگفت: دو برابر آن را خودت بردار.

صحیح البخارى - (ج 8 / ص 340)

چرا جناب ابوبكر از وعده پیامبر كه فقط شخص جابر از آن خبر داد، و درخواست شاهد ننمود؟ جز عناد با فاطمه است ؟ جز غصب فاطمه است ؟ جز دشمنی با ال پیامبر است ؟

یا در این كتاب نیز چنین گفته شده است :

ومنها رجوعه إلى توریث الجدة بخبر المغیرة,ومحمد بن مسلمة أن النبی علیه السلام أعطاها السدس. ونقضه حكمه فی القضیة التی أخبر بلال أن رسول الله علیه السلام حكم فیها بخلاف ما حكم هو فیها

مغیره و محمد بن مسلمه است كه گفتند: رسول خدا یك ششم از میراث را به جدّه داد. وقتی كه بلال خبر داد كه رسول خدا بر خلاف او حكم كرده است ابوبكر حكمش را نقض كرد.

كشف الأسرار عن أصول فخر الإسلام البزدوی - (ج 2 / ص 544)

چرا اینجا نگفت شاهد بیاورید ؟!