48 مطلب از استاد آیت الله جوادی آملی در مقوله عرفان واخلاق04
48 مطلب از استاد آیت الله جوادی آملی در مقوله عرفان واخلاق04
22. چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم؟
جواب :
اعضا و جوارح بدن هر یك از ما انسانها، در حكم جماعتی است كه به امامت یك نفر كار میكند. امام این جماعت در دنیا عقل، خیال، وهم یا عشق است. هركس امام جماعت درون خود را میشناسد. شئون مادون و اعضا و جوارح زیر دست، همه به امامت او كار میكنند؛ یعنی اگر كسی انسان سالم و سالكی بود، همه قوای درونی و بیرونیاو به امامت عقل كار میكند.
انسان عاقل قوای درونی و رفتارهای بیرونی خود را عاقلانه تدبیر و تنظیم میكند. اگر بخواهیم بدانیم كه امام جماعت درون ما عقل است یا هوای نفس، باید به اعمال، رفتار و گفتار خود نظری بیفكنیم؛ یعنی گفتار، رفتار و به طور كلی سیره و سنّت انسان، نشان دهنده امامی است كه در محراب درون او نهادینه شده است.
اگر شخصی حرفِ خوب میزند، كارِ خوب میكند، بدِ كسی را نمیخواهد و ظاهر و باطنش یكی است، نشان این است امام درون او نور است؛ اما اگر كسی كار بدی كرد، دروغ گفت، عشوهای كرد، رشوهای برد یا اختلاس كرد، نشانه آن است كه در درون او، خائنی به امامت رسیده است.
بر این اساس، اگر اعضا و جوارح سالم بود، امام آنها رو به قبله نماز خوانده است و اگر اعضا و جوارح به فساد آلوده شدند، امام آنها پشت به قبله دارد.
به هر حال، بعضی مختالانه زندگی میكنند؛ نه عاقلانه. در قرآن كریم آمده است: ﴿إنّ اللّهَ لا یُحبُّ كُلّ مختالٍ فخور﴾.[1] مختال و متخیل یا كسی كه با خیال زندگی میكند نه عقل، محبوب خدا نیست. ارزشهای اعتباری و من و ماهای زودگذر خیالبافی است؛ اگر كسی به اینگونه مسائل سرگرم شد و خود را به غیر خدا مشغول كرد، مختال است. انسان مختال زندگی و نماز عاقلانه ندارد. نماز عاقلانه روزی كسی است كه در بیرون قوای خود را تطهیر كرده باشد. رفتار ناروا، گفتار ناشایست و... موجب میشود كه ما زندگی و در نتیجه نماز عاقلانهای نداشته باشیم.
اگر انسان تلاش كند، در تمام لحظات زندگی مراقب اعضا ،جوارح و اندیشههای خود باشد، قطعاً با حضور قلب بیشتری نماز میگزارد، زیرا حضور قلب در نماز، عصاره و خلاصه حفظ حضور قلب در تمام ساعات زندگی است. كسی كه هر لحظه خود را در محضر خدا میبیند، به راحتی و با حضور قلب كامل به نماز میایستد؛ اما كسی كه در طول شب و روز، به همه چیز جز خدا فكر میكند، قطعاً نمیتواند در نماز حضور قلب داشته باشد.
[1]ـ سوره لقمان، آیه 18.
23. برای ادای بهتر عبادات چه باید كرد؟
جواب :
از امام صادق(علیهالسلام) رسیده است: «ما ضَعُفَ بَدنٌ عمّا قویَتْ عَلیهِ النّیّةُ»[1]؛ با اراده قوی، بدن هرگز گرفتار ضعف نمیشود. از بین تن و جان، اصالت از آن جان است و بدن نمیتواند به صورت مستقیم فتوا بدهد و بگوید: من نمیتوانم این كار را انجام بدهم. وقتی نیّت در مورد امری قطعی و قوی باشد، بدن نیز همراهی میكند.
بدن ما مركوب خوبی است و ما نباید این مركوب و ابزار را از دست بدهیم و كاری كه به این بدن آسیب میرساند، انجام بدهیم؛ از این رو، در روایات آمده است: اگر وضو برای بدن ضرر دارد، تیمم كنید[2] یا اگر روزه ماه مبارك رمضان برای بدن مضر است، در وقتی دیگر قضای آن را به جا آورید.[3]
انسان حقّ ندارد به بدن خود ظلم كند و موجب هلاكت آن شود. بدن اسیر روح است، پس باید با پرهیز از افراط و تفریط، و اراده قوی بیشترین بهره را از آن ببریم. اگر بدن از پا افتاد، دیگر به درد كسی نمیخورد، پس یكی از بهترین كارها این است كه به فكر سلامت بدن خود باشیم.
[1]ـ وسائل الشیعه، ج 1، ص 53.
[2]ـ بحار الانوار، ج 78، ص 160.
[3]ـ من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 148 ـ 147
24. عبادات فردی زودتر انسان را به كمال میرساند یا عبادات اجتماعی؟
جواب:
قسمتی از عبادات فردی واجب است و حتماً باید به صورت فردی انجام گیرد و قابل تغییر یا تبدیل نیست؛ اما اگر بخواهیم مستحبات فردی را با خدمات اجتماعی بسنجیم، به یقین خدمات اجتماعی از اهمیت والاتری برخوردار است؛ برای مثال اگر انسان مشغول خدمتی است كه جامعه را به راهی صحیح هدایت میكند و دلهای زیادی را به دین و خدا نزدیك میكند، البته اثر این كار بسیار بیشتر است؛ امّا اگر كسی با نماز یا روزه مستحبی از چنین خدماتی محروم میشود، باید كار اجتماعی را انتخاب كند كه اثر بیشتری دارد. كارهای اجتماعی در صورتی كه دینی باشد و دلهای مردم را به نظامی الهی دعوت كند، بر مستحبات فردی ارجح است
25. نماز خواندن بهتر است یا اختراعات ادیسون؟
جواب :
نماز پیوند خلق و خالق، و ستون دین است و با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. باید توجه داشت كه اختراعات و عبادات دو مسئله جدا هستند و نمیتوان آنها را با هم سنجید.
اگر كسی به مبدأ و معاد معتقد باشد، مانند همین جناب ادیسون كه مسیحی و به خدا معتقد بود، چنین شخصی، اگر مطابق دین خود كاری كرده و رضای خدا را در نظر داشته باشد، اجر او محفوظ و در آخرت مأجور است.
نماز سرچشمه همه خوبیهاست و به هیچ وجه با اختراعات قابل مقایسه نیست. به بركت نماز بقیه اعمال ما مورد قبول واقع میشود: «إنّ اوّل ما یُحاسبُ به العبدُ الصّلوة فإن قُبلتْ قُبِل ما سِواها... ».[1] هیچ جایگزینی برای نماز نمیتوان یافت كه بركات نماز را هم داشته باشد.
[1]ـ الكافی، ج 3، ص 268.
26. چرا دستورهای دینی، برای شب زندهداری و سحر، اهمیت بسیاری قائل شده است؟
جواب :
هنگام روز مشاغل انسان زیاد است: ﴿إنّ لَكَ فِی النّهارِ سَبحاً طَویلاً﴾.[1] رفت و آمد، گفت و گو، دید و بازدید و...؛ امّا هنگام سحر آرامش به انسان باز میگردد و با كسی گفت و گویی ندارد. كسی هم مزاحم نیست و میتواند با دوست حقیقی خود گفت و گو كند: ﴿إنَّ ناشئةَ اللَّیلِ هِی أشَدُّ وَطْئاً وَ أقْوَمُ قِیلاً﴾.[2]
البته ذكر سحر، تنها روزی كسانی است كه روزها مزاحم را به درون راه نمیدهند. سخن گفتن با خدا به سبكبالی نیاز دارد، پس باید به گونهای برنامهریزی كنیم كه بتوانیم هنگام سحر، سبكبال در محضر دوست حاضر شویم.
گفتن، شنیدن و بحث درباره مسائلی كه به ما مربوط نیست، سودی ندارد در قرآن كریم آمده است: عدهای زندگی هرج و مرج دارند: ﴿فَهُمْ فِی أمْرٍ مَریج﴾[3]؛ مریج یعنی هرج و مرج.[4] این افراد در خواب هم اضغاث احلام میبینند.
اگر انسان باغی از سبزی و خوراكی داشته باشد و علفهای هرز آن را وجین نكند، هنگام برداشت، از هر دسته هزار برگی سبزی، تنها 5 یا 6 برگ خوراكی نصیبش میشود.
[1]ـ سوره مزمّل، آیه 7.
[2]ـ سوره مزمّل، آیه 6.
[3]ـ سوره ق، آیه 5.
[4]ـ ر.ك: اقرب الموارد، ص 384.
27. اگر شبها برای نماز شب بلند شویم، روز دچار كسالت میشویم و مسائل تحصیلی ما لطمه میبیند؟! برنامههای خود را چگونه تنظیم كنیم تا هم نماز شب بخوانیم و هم از درس نمانیم؟
جواب :
اگر میخواهید نماز شب بخوانید و درس روز شما هم لطمهای نبیند، شبها باید كمی زودتر بخوابید و شام را سبكتر میل كنید؛ غذای شام هرچه سبكتر باشد، بهتر است. همانطور كه میدانید بدن ما به بیش از دو وعده غذا احتیاج ندارد. در روایات هم آمده است: اگر سیر هستید، غذا نخورید.[1] غذا خوردن در حال سیری استعداد را كم میكند. از بیانات نورانی حضرت امیرمؤمنان(علیهالسلام) این است: «لا تَجْتَمع الفِطْنَةُ والْبِطْنَة»[2]؛ یعنی فطانت و هوشمندی با پرخوری جمع نمیشود و پُرخور هرگز خردمند نمیشود، زیرا تمام تلاش و كوشش روح او این است كه غذاها را هضم كند و دیگر فرصت اندیشیدن ندارد. درست مثل اینكه شما یك انسان متخصص و دانشمند را به رفتگری در كوی و برزن بگمارید تا زبالهها را جمع كند. اگر كسی میتواند در كرسی یك استاد به تدریس بپردازد، چرا او را به رفتگری وادار یم؟! روح انسان میتواند یك استاد و مربی خوب باشد، حیف است كه او را به رفتگری جسم بگماریم.
غذایی كه میخوریم، برای تبدیل به مواد جذبی و دفعی، به زمان نیاز دارد كه روح این كار را به واسطه بدن انجام میدهد.
روح انسان سلسلهای از قوای ادراكی و تحریكی را در اختیار دارد؛قوای تحریكی روح هم، ابزار فیزیكیای چون معده، روده و قلب دارد. آنچه غذا را به صورت خون، عادلانه میان مو، ناخن، گوش، چشم، مژه و... تقسیم میكند، روح انسان است.
وجود مبارك امیرمؤمنان(علیهالسلام) میفرماید: «لاتَجتَمعُ عزیمةٌ و وَلیمةٌ».[3] بعضی انسانها اهل سورچرانی هستند و دوست دارند، هر روز میهمان یك نفر باشند. انسان سورچران اهل عزم و اراده نیست. انسان بهتر است تا میتواند در كنار سفره خود بنشیند. اگر كسی بخواهد اهل عزیمت باشد و از وارثان اولوا العزم قرار گیرد، باید در رفت و آمد با ارحام هم مراقب باشد.
بنابراین، نماز شب انسان را از تحصیل روز باز نمیدارد، با این شرط كه انسان مراقب مسائل دیگر باشد. بسیاری برنامههای تلویزیونی، جلسات، گفت و شنودها و... سودمند نیست. اگر نیم ساعت پیش از اذان صبح بلند شوید، هم به نماز شب میرسید و هم به نماز اول وقت، پس از نماز هم كمی استراحت میكنید و به درس روز خود میپردازید.
[1]ـ ر.ك: من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 618.
[2]ـ غرر الحكم، ص 360، ح 8157.
[3]ـ نهج البلاغه، خطبه 241.
28. ما انسانها گاه دُچار سلب توفیق میشویم. چگونه منشأ این سلب توفیقها را پیدا كنیم؟
جواب :
بعضی مسائل برای ما مخفی است؛ برای مثال شب قدر در چند شب پنهان است و انسان باید در همه این شبها بیدار بماند تا شب قدر واقعی را دریابد یا طاعت مقبول در میان طاعتها مخفی است و مشخص نیست كه خدای سبحان كدام اطاعت را قبول میكند، پس انسان نباید هیچ اطاعتی را ترك كند.
عِقاب هم در میان گناهان مخفی است و معلوم نیست كه انسان برای كدام گناه عقاب میشود. در بسیاری موارد هم خداوند گناهان را میبخشاید. در سوره مائده میخوانیم: ﴿وَ یَعْفُوا عَنْ كَثیر﴾.[1] دعای «یا مَنْ یَقبلُ الیَسیرَ وَ یَعفُو عَنِ الكَثیرِ اقْبَلْ مِنّی الْیَسیرَ وَ اعْفُ عَنّی الكَثیرَ إنّكَ أنتَ العَفُوُّ الغَفُورُ»[2]، نیز از همین آیه گرفته شده است.
از این رو، گناهان نابخشودنی پنهان است و مشخص نیست كه خدا كدام گناه را نمیبخشد، پس انسان باید از همه گناهان دوری كند.
ولی خدا نیز در میان اولیا مستور است و معلوم نیست كه چه كسی در شمار اولیای خدا جای دارد، پس حقّ نداریم كسی را تحقیر كنیم.
[1]ـ سوره مائده، آیه 15.
29. چرا بعضی دعاها كه در روایات هم به آنها سفارش شده، بیاثر است؟
جواب :
دعاهای انسان، اگر شرایط اجابت را دارا باشد، حتماً مستجاب میشود؛ گرچه انسان استجابت آن را نفهمد؛ یعنی گاهی همان خواسته مصلحت است و خدای سبحان عطا میكند؛ امّا اگر مصلحت نبود، چیز دیگری كه صلاح است، عطا میفرماید. علاوه بر این، دعا موجب بخشش گناه یا ترفیع درجه خواهد بود.