«مرگ» های چهارگانه در طریق عرفان الهی

«مرگ» های چهارگانه در طریق
عرفان الهی
از امیرمؤمنان علی ابن ابی طالب(ع) روایت شده است که در حدیثی فرماید: «یابن آدم لاتخلّص عملک ختی تذوق اربع موتات» الموت الابیض، و الموت الاخضر، و الموت الاسود، و الموت الاحمر... یعنی ای فرزند آدم، عملت خالص نمی شود مگر آن که طعم چهار مرگ سفید، سبز و سیاه و سرخ را بچشی».
از این رو اهل الله در طریق شان چهار موت قرار دارد. یکی از آنها «موت ابیض» (مرگ سفید) که به «جوع» (گرسنگی) اطلاق شود که زینت اهل الله است. دوم «موت اخضر» (مرگ سبز) است و آن لباس وصله دار پوشیدن است از جهت زُهد- و نه لباس بدنامی و رسوائی. سوم، «موت اسود» (مرگ سیاه) است و آن تحمل آزار و اذّیّت می باشد. و «موت احمر» (مرگ سرخ) مخالفت به نفس است در اهدافش و آن ویژه اهل «ملامّیه» را باشد.
مرگ سفید که گرسنگی و جوع است باطن انسان را نورانی و قلب را سفید می گرداند.
موت اخضر که سبز است لباس مرقع و مندرس پوشیدن است، چه منشأ اخضرار را عیش گشته و باطن را نضارت و خضارت دهد.
موت اسود که سیاه است تحمل اذیت و ملامت مردم است، چه منشأ سیاهی وجه الخلقی و جنبه یلی النّفس می گردد.
موت احمر که سرخ است خلاف نفس کردن است و آن را «جهاد اکبر» و کشتن نفس امّاره می دانند، چه در کشتن و قتل ظاهری جریان دم احمر است.
عرفا این چهارگونه مرگ را «تخلیه»، «تزکیه»، «خلع» و «فناء» نامند.
منابع:
-محیّ الدین ابن عربی، «فتوحات مکّیّه»، ج.7، صص. 232-231.
-شیخ نجیب رضای تبریزی، «نورالهدایة».
از امیرمؤمنان علی ابن ابی طالب(ع) روایت شده است که در حدیثی فرماید: «یابن آدم لاتخلّص عملک ختی تذوق اربع موتات» الموت الابیض، و الموت الاخضر، و الموت الاسود، و الموت الاحمر... یعنی ای فرزند آدم، عملت خالص نمی شود مگر آن که طعم چهار مرگ سفید، سبز و سیاه و سرخ را بچشی».
از این رو اهل الله در طریق شان چهار موت قرار دارد. یکی از آنها «موت ابیض» (مرگ سفید) که به «جوع» (گرسنگی) اطلاق شود که زینت اهل الله است. دوم «موت اخضر» (مرگ سبز) است و آن لباس وصله دار پوشیدن است از جهت زُهد- و نه لباس بدنامی و رسوائی. سوم، «موت اسود» (مرگ سیاه) است و آن تحمل آزار و اذّیّت می باشد. و «موت احمر» (مرگ سرخ) مخالفت به نفس است در اهدافش و آن ویژه اهل «ملامّیه» را باشد.
مرگ سفید که گرسنگی و جوع است باطن انسان را نورانی و قلب را سفید می گرداند.
موت اخضر که سبز است لباس مرقع و مندرس پوشیدن است، چه منشأ اخضرار را عیش گشته و باطن را نضارت و خضارت دهد.
موت اسود که سیاه است تحمل اذیت و ملامت مردم است، چه منشأ سیاهی وجه الخلقی و جنبه یلی النّفس می گردد.
موت احمر که سرخ است خلاف نفس کردن است و آن را «جهاد اکبر» و کشتن نفس امّاره می دانند، چه در کشتن و قتل ظاهری جریان دم احمر است.
عرفا این چهارگونه مرگ را «تخلیه»، «تزکیه»، «خلع» و «فناء» نامند.
منابع:
-محیّ الدین ابن عربی، «فتوحات مکّیّه»، ج.7، صص. 232-231.
-شیخ نجیب رضای تبریزی، «نورالهدایة».
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۲ ساعت 22:26 توسط ثنا
|