فیلسوفان معاصر در روحانیت شیعه (10): آیت الله حسن زاده آملی
فیلسوفان معاصر در روحانیت شیعه (10): آیت الله حسن زاده آملی
آیت الله حسن حسنزاده آملی(دامت برکاته) به سال 1307 شمسی در آمل متولد
شد. تحصیلات ابتدایی و دروس مقدماتی علوم دینی را در زادگاهش گذراند. در
سال 1329 شمسی برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در مدرسه حاج ابوالفتح و
سپس مدرسه مروی، از محضر استادان و آیات عظام ابوالحسن شعرانی، محییالدین
الهی قمشهای، محمدتقی آملی، میرزااحمد آشتیانی، فاضل تونی و میرزاابوالحسن
رفیعی قزوینی در رشتههای مختلف همچون فقه و اصول، تفسیر، فلسفه، عرفان،
ریاضیات، نجوم و طب استفاده کرد. در سال 1342 به قم عزیمت کرد و از محضر
بزرگانی چون علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، محمدحسن الهی و سیدمهدی قاضی در
زمینههای تفسیر، فلسفه، عرفان و علوم غریبه بهره برد. چنانکه میبینیم
آقای حسنزاده از نعمت استادان برجسته بسیاری برخوردار بود. او با بسیاری
از این استادان ارتباط نزدیک داشت و بسیاری از درسهایش خصوصی بود. چنین
نعمتی نصیب کمتر کسی میشود. حسنزاده، جامع علوم سنتی و وارث علوم اسلامی
است و از آخرین حکیمانی است که جامع معقول و منقول و ذوفنون است. در ادب
عربی و فارسی، فقه، حدیث، تفسیر، منطق، حکمت، عرفان، ریاضی، هیأت، طب و
علوم غریبه صاحبنظر و دارای اثر است و در اکثر رشتههای مذکور تدریس کرده
است. او در این جهت وارث علمی و معنوی استاد ذیفنون خود ابوالحسن شعرانی
است که در همه علوم مزبور و برخی دیگر از علوم تبحر داشت. استاد حسنزاده،
مؤلف حدود دویست کتاب و رساله است. وی از ذوق شعری نیز برخوردار است و به
فارسی و عربی شعر میسراید. عنوان دیوان شعر او دفتر دل است. ایشان همچنین
دارای قصیدهای است به عربی با عنوان ینبوع الحیاة. بیشترین علاقه او به
حکمت و عرفان است و اکثر آثار و درسهای او در این زمینهها است. بیشتر
آثار او یا عرفانی محض است یا رنگ و بوی عرفانی دارد. برخی از آثار ایشان
به زبان عربی و بیشتر آثارشان به زبان فارسی است. تصحیح بسیاری از متون
فلسفی و عرفانی و تعلیقات و حواشی بر آنها از جمله اسفار و برخی از شرحهای
فصوص الحکم مانند شرح خوارزمی، از دیگر خدمات وی به این معارف است. او در
کتابشناسی نیز دستی چیره دارد و دارای کتابخانه شخصی ارزشمندی است. تسلط
او بر متون اسلامی، به ویژه متون فلسفی و عرفانی بیمانند است. وی متون
سنتی فلسفه همچون شفا، اشارات و اسفار را بارها تدریس کرده است. بیشک او
مدرسی توانمند در تدریس علوم اسلامی به ویژه متون فلسفی و عرفانی است. آنچه
در آثار مکتوب ایشان چشمگیر است، تتبع گسترده در آثار پیشینیان و گزینش
اقوال و نقل و توضیح آنها است. دروس و آثار او به خوبی نشان میدهند که وی
محققی متضلع و شارحی برجسته در حکمت اسلامی است. استاد به قوت و پاسخگویی
فلسفه اسلامی اعتماد قوی دارد و با اینکه با زبان فرانسوی آشنا است، به
فلسفه غرب چندان اعتنایی ندارد. از نظر ایشان، هرچند در غرب در زمینه علوم
تجربی پیشرفتهایی شده است، اما در الهیات و معارف باطنی و سلوکیْ فلسفه
غرب هرگز قابل مقایسه با حکمت متعالیه و عرفان اسلامی نیست. (عیون مسائل
النفس، ص 116-121) حسنزاده که از مدافعان حکمت متعالیه است، حکمت و عرفان
و دین را از هم جدا نمیداند و در آثارش به طور مکرر و مؤکد از هماهنگی و
همراهی برهان و عرفان و قرآن سخن گفته است. از نظر او، فلسفه و عرفان بدون
وحی ره به جایی نمیبرند و تنها وحی است که انسانساز است و فلسفه واقعی
همان قرآن است و دین الهی و فلسفه الهی یکی است. از سوی دیگر، دین و عرفان
نیز مبتنی بر برهاناند؛ چرا که اثبات عقاید دینی مقدم بر هر چیزی است و
این کار فلسفه است. قرآن خود مبتنی بر برهان و مؤید آن است. حتی موازین
منطقی را میتوان از قرآن استخراج کرد. بنابراین بین فلسفه، عرفان و دین نه
تنها سازگاری هست، بلکه جدایی آنها از هم ممکن نیست و جدایی و ناسازگاری
آنها پنداری بیپایه است.( قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند.) شاید
بر همین اساس است که در آثار ایشان مباحث فلسفی، کلامی و عرفانی به هم
آمیخته است و اقوال حکما و عرفا و شعرا و آیات و روایات، کنار هم قرار
میگیرند. وی سالیانی دراز کتب عرفانی، همچون تمهید القواعد، فصوص الحکم و
مصباح الانس را تدریس کرده و بر آنها تعلیقه و شرح نوشته است. ممد الهمم
در شرح فصوص الحکم، شرحی است که بر فصوص الحکم ابن عربی نوشته است. یکی از
نوآوریهای او در این زمینه، افزودن فُصی بر فصوص الحکم است. عنوان این فص
این است: «فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة». وی خود این فص را شرح و در
مجلدی جداگانه منتشر کرده است. (شرح فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة، ص 8)