پاسخ قاطعانه مرحوم آیتالله زرآبادی(ره) به یک مکاشفه شیطانی
پاسخ قاطعانه مرحوم آیتالله
زرآبادی(ره) به یک مکاشفه شیطانی
آیتالله سید موسی زرآبادی در سال 1294 هجری قمری در قزوین دیده به جهان گشود. مادر آیتالله زرآبادی، بانویی صالحه و دختر یکی از علمای قزوین بود و پدرش حجتالاسلام سید علی زرآبادی قزوینی متوفای سال 1318 قمری از عالمان وارسته و فاضل و اهل معانی و حقایق بیشمار بود.
تبار و نسب سید، به شهید اهل بیت(ع) زید بن علی بن الحسین علیهالسلام میرسد بنابراین سید موسی زرآبادی از سادات حسینی است، چنان که نقش مُهر وی «موسی الحسینی» بوده است. مرحوم سید در مراحل تقوا و تهذیب نفس و سلوک شرعی، از نخبگان عصر خود بود.
آیتالله سیدموسی زرآبادی از محضر حضرات آیات میرزا ابوالحسن جلوه، میرزا حسن کرمانشاهی و شیخ فضلالله نوری بهره گرفت و در علوم عقلی و نقلی به استادی رسید.
سید موسی در علوم غریبه یکی از استادان مسلم و متبحر بود و در مراحل تقوی و تهذیب نفس و سلوک شرعی نیز از نخبگان عصر خود به شمار میرفت، لیکن استادان و مربیان او در این زمینهها شناخته شده نیستند.
آیتالله زرآبادی آیتالله سیدموسی زرآبادی یکی از بنیانگذاران مکتب تفکیک(*) به شمار میرود و به همراه میرزا مهدی اصفهانی و شیخ مجتبی قزوینی خراسانی٬ سه رکن عمده مکتب تفکیک را در سده چهاردهم هجری تشکیل میدهند.
مکاشفه شیطانی: علی اکبر مهدیپور در کتاب «اجساد جاویدان» به نقل از آیتالله زرآبادی مینویسد: در روزهایی که در قزوین امام جماعت بودم مدتی به سیر و سلوک پرداختم، و به قدری پیش رفتم که پردهها از جلو چشمم برداشته شد، دیوارها در برابر من حائل نبود، وقتی که در خانه نشسته بودم، رهگذرها را در کوچه و خیابان میدیدم. روزی به من گفته شد: حال که به این مقام رسیدهای، اگر بخواهی به مدارج بالاتر و مقامات والاتر برسی، فقط یک راه دارد، و آن ترک اعمال ظاهری است.
آیتالله زرآبادی گفت: این اعمال ظاهری با دلایل قطعی و براهین مسلّم شرعی به ما ثابت شده است، من هرگز تا زندهام آنها را ترک نخواهم کرد. گفته شد: در این صورت همه آنچه به شما داده شده، از شما سلب خواهد شد. پاسخ داده شد: «به جهنّم!»
آیتالله زرآبادی میگوید: از همان لحظه آن حالت از من سلب شد و یک فرد عادی شدم، دیگر از آن کشف و شهود خبری نبود. در آن هنگام متوجه شدم که شیطان از این اعمال ظاهری ما با آن همه نقصی که دارد، شدیداً در رنج و عذاب است. بنابراین تصمیم گرفتم که با تمام قدرت به اعمال مستحبی روی بیاورم و در حدّ توان چیزی از مستحبات را ترک نکنم. از فضل پروردگار در پرتو التزام به شرع مبین حالاتی به من دست داد، که حالات پیشین در برابر آن ناچیز بود.
آیتالله زرآبادی سالیان متمادی به تدریس پرداخت و شاگردان بسیاری پرورش داد که از جمله آنها شیخ مجتبی قزوینی، شیخ علیاکبر اللهیان تنکابنی، شیخ علیاصغر شکرنابی و سید ابوالحسن حافظیان مشهدی و شیخ هاشم قزوینی خراسانی است.
سیدموسی زرآبادی در روز دوم ماه ربیع الثانی سال 1353 هجری قمری در سن 59 سالگی دار فانی را وداع میگوید. پیکر این عالم بزرگ در صحن امامزاده (شاهزاده) حسین علیهالسلام واقع در قزوین به خاک سپرده شد و آرامگاه وی مورد توجه خواص است.
منابع:
-فلاكیان خاك نشین ، نوشته ی هیئت تحریریه ی مؤسسه ی فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس،چاپ چهارم، ص 51،
-سیده فاطمه موسوی، دانای اسرار؛ شرح حال و زندگینامه علمی و عملی آیتالله سید موسی زرآبادی.
* تذکرة السائل: «بر اساس این مکتب که ایشان از بزرگان آن است، ناب سازی و خالص ماندن شناختهای قرآنی و فهمیدن این شناختها و معارف به دور از تأویل و مخلوط شدن با افکار و نیز بر کنار از تفسیر به رأی از اهداف آن به شمار میرود. به بیان دیگر، جریان مکتب تفکیک بر این باور است که ما کلام تعقل میخواهیم اما اصول فلسفی مانند قدم عالم، وحدت وجود و ضرورت علت و معلول را قبول نداریم. یعنی جداسازی دین از فلسفه، و نقد و تخطئه عالمانه فلسفه.»
آیتالله سید موسی زرآبادی در سال 1294 هجری قمری در قزوین دیده به جهان گشود. مادر آیتالله زرآبادی، بانویی صالحه و دختر یکی از علمای قزوین بود و پدرش حجتالاسلام سید علی زرآبادی قزوینی متوفای سال 1318 قمری از عالمان وارسته و فاضل و اهل معانی و حقایق بیشمار بود.
تبار و نسب سید، به شهید اهل بیت(ع) زید بن علی بن الحسین علیهالسلام میرسد بنابراین سید موسی زرآبادی از سادات حسینی است، چنان که نقش مُهر وی «موسی الحسینی» بوده است. مرحوم سید در مراحل تقوا و تهذیب نفس و سلوک شرعی، از نخبگان عصر خود بود.
آیتالله سیدموسی زرآبادی از محضر حضرات آیات میرزا ابوالحسن جلوه، میرزا حسن کرمانشاهی و شیخ فضلالله نوری بهره گرفت و در علوم عقلی و نقلی به استادی رسید.
سید موسی در علوم غریبه یکی از استادان مسلم و متبحر بود و در مراحل تقوی و تهذیب نفس و سلوک شرعی نیز از نخبگان عصر خود به شمار میرفت، لیکن استادان و مربیان او در این زمینهها شناخته شده نیستند.
آیتالله زرآبادی آیتالله سیدموسی زرآبادی یکی از بنیانگذاران مکتب تفکیک(*) به شمار میرود و به همراه میرزا مهدی اصفهانی و شیخ مجتبی قزوینی خراسانی٬ سه رکن عمده مکتب تفکیک را در سده چهاردهم هجری تشکیل میدهند.
مکاشفه شیطانی: علی اکبر مهدیپور در کتاب «اجساد جاویدان» به نقل از آیتالله زرآبادی مینویسد: در روزهایی که در قزوین امام جماعت بودم مدتی به سیر و سلوک پرداختم، و به قدری پیش رفتم که پردهها از جلو چشمم برداشته شد، دیوارها در برابر من حائل نبود، وقتی که در خانه نشسته بودم، رهگذرها را در کوچه و خیابان میدیدم. روزی به من گفته شد: حال که به این مقام رسیدهای، اگر بخواهی به مدارج بالاتر و مقامات والاتر برسی، فقط یک راه دارد، و آن ترک اعمال ظاهری است.
آیتالله زرآبادی گفت: این اعمال ظاهری با دلایل قطعی و براهین مسلّم شرعی به ما ثابت شده است، من هرگز تا زندهام آنها را ترک نخواهم کرد. گفته شد: در این صورت همه آنچه به شما داده شده، از شما سلب خواهد شد. پاسخ داده شد: «به جهنّم!»
آیتالله زرآبادی میگوید: از همان لحظه آن حالت از من سلب شد و یک فرد عادی شدم، دیگر از آن کشف و شهود خبری نبود. در آن هنگام متوجه شدم که شیطان از این اعمال ظاهری ما با آن همه نقصی که دارد، شدیداً در رنج و عذاب است. بنابراین تصمیم گرفتم که با تمام قدرت به اعمال مستحبی روی بیاورم و در حدّ توان چیزی از مستحبات را ترک نکنم. از فضل پروردگار در پرتو التزام به شرع مبین حالاتی به من دست داد، که حالات پیشین در برابر آن ناچیز بود.
آیتالله زرآبادی سالیان متمادی به تدریس پرداخت و شاگردان بسیاری پرورش داد که از جمله آنها شیخ مجتبی قزوینی، شیخ علیاکبر اللهیان تنکابنی، شیخ علیاصغر شکرنابی و سید ابوالحسن حافظیان مشهدی و شیخ هاشم قزوینی خراسانی است.
سیدموسی زرآبادی در روز دوم ماه ربیع الثانی سال 1353 هجری قمری در سن 59 سالگی دار فانی را وداع میگوید. پیکر این عالم بزرگ در صحن امامزاده (شاهزاده) حسین علیهالسلام واقع در قزوین به خاک سپرده شد و آرامگاه وی مورد توجه خواص است.
منابع:
-فلاكیان خاك نشین ، نوشته ی هیئت تحریریه ی مؤسسه ی فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس،چاپ چهارم، ص 51،
-سیده فاطمه موسوی، دانای اسرار؛ شرح حال و زندگینامه علمی و عملی آیتالله سید موسی زرآبادی.
* تذکرة السائل: «بر اساس این مکتب که ایشان از بزرگان آن است، ناب سازی و خالص ماندن شناختهای قرآنی و فهمیدن این شناختها و معارف به دور از تأویل و مخلوط شدن با افکار و نیز بر کنار از تفسیر به رأی از اهداف آن به شمار میرود. به بیان دیگر، جریان مکتب تفکیک بر این باور است که ما کلام تعقل میخواهیم اما اصول فلسفی مانند قدم عالم، وحدت وجود و ضرورت علت و معلول را قبول نداریم. یعنی جداسازی دین از فلسفه، و نقد و تخطئه عالمانه فلسفه.»
+ نوشته شده در شنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 3:50 توسط ثنا
|