جملاتی از استاد کریم محمود حقیقی:
حرمسرای دل سالک جز خدا جای ندارد. دل
حرم انس حق است حال هرچه وابسته به خداست با خدا در این حرم وارد می شوند،
وابستگان به حق به عبارتی اذن دخول دارند و بیگانگان را در آن راهی نیست.(عبادت
عاشقانه ص110)
#
. سالک جز به محبوب ننگرد و جز او نبیند و تعبّد و بندگی و استقامتش در او حصر
یابد و قرائت « ایاک نعبد و ایاک نستعین » در حق او تحقق یابد و سر سوزنی از خود
نبیند که اینجا همه فقر و نکبت و حجاب و درماندگی است و آنجا همه غنا و نور و جمال
و جلال است.(همان ص287)
#
. اسب عصاّری را دیده ای هر صبح چشمش بربندند و تا غروب به حرکت آورند ساعت ها
می رود و بسا که پندارد بر چراگاهی سبز و خرّم اندر آید. در شام که چشمش گشایند به
ناگاه بیند که افسوس که بعد از این همه رفتن همانجا که بود هست با این تفاوت که آن
جایگه که بود صبحی روشن داشت و هم اکنون شامی تیره. مباد که این سرنوشت ما را ماند
که در تیره دخمه گور چشم باز شود و تیره روز تر از آغاز کار خود بینیم! (تخلّی
ص95