مى و مستى

 مى و مستى در نزد اهل شرب و محفل شرابخواران جز عربده جويى و سر و صدا و ديوانگى و كلمات پوچ و تو خالى عنوانى ندارد. اما مى و مستى در اصطلاح اهل عرفان، آن حالت گرمى كه از قرب و انس به حق براى سالك حاصل مى‏گردد تعبير مى ‏شود. كشش از طرف حق وقتى آيد، آتش عشق فراهم گردد، سالك عاشق از آن كشش و آتش، حالش دگرگون گردد و گرمى عجيبى در او ايجاد شود پس در آن حالات، تعلقات دنيوى از دلش مى ‏رود، حرفهايى گويد كه ديگران نگويند، خوف و وحشت در آن حال ندارد، تكبر نمى‏ ورزد، با عقل رياضى نمى ‏نگرد و به عشق سخن مى ‏گويد چرا كه شراب طهور چشيده نه شراب انگور كه بعد از ساعتى اثرش مى ‏رود ولى آن در نفس باقى مى ‏ماند.

 گلستان کشمیری - استاد سید علی اکبر صداقت