نقدی بر دراویش اهل حق 2
ب) انتقادهاي عملي
با اين كه اهل حق خود را مسلمان و متدين به دين اسلام ميدانند، اما نه تنها در اصول دين همانند ساير مسلمانان نيستند؛ در فروع دين هم مانند ساير مسلمانان عمل نميكنند كه به چند مورد از اين موراد اشاره ميشود:
1. ترك نماز و روزه
اهل حق، نماز و روزه بر شيوه اسلامي را كاملاً مردود ميدانند، سلطان سهاك در مسائل عقيدتي اكيداً اعلام داشته كه روزه سه روز و نياز به جاي نماز. اينها پولي را كه به عنوان نياز و سرانه دادن، ميدهند كافي از نماز ميدانند و ميگويند: ما نياز ميدهيم و آن نياز غالباً يك گوسفند قرباني است كه آن را رئيس ديگ جوش كند و به اهل حق بخوراند و ميگويند اگر نياز نباشد نماز بيسود است اگر نيازدهي پس نماز بيهوده است.[13]
و بدين ترتيب با آيات قرآن كه روزه را يك ماه[14] و نماز را واجب ميداند، مخالفت ميكنند و با اين همه ادعاي مسلماني هم ميكنند.
2. تغيير قبله
اهل حق كعبه را قبله نميدانند و «پيديور» كه محلي در غرب شهرستان پاوه يعني جايگاه سلطان سهاك را قبله خود ميپندارند. و مردگان را رو به اين منطقه خاك ميكنند و قربانيها را هم رو به اين منطقه قرباني ميكنند. و البته در مقام شعر نيز قلب را قبله هر شخصي معرفي ميكنند.
3. منع از كوتاه كردن شارب (سبيل)
اهل حق شارب (سبيل) زدن را كاملاً ممنوع ميشمارند. و اهل حق واقعي را كسي ميدانند كه شارب او دست نخورده باقي مانده باشد. از يكي از بزرگان آنها نقل شده است كه: صاحبكار فرمود: در دوره مرتضي علي (دورهاي كه خدا در جسد حضرت علي حلول كرده بود) قرار چنين بوده هر كسي كه ما را خواست سبيل نگيرد، از نان و آب روزه نباشد، اهل حق قليان نكشد؛ آن وقت قرار چنين بود، چه بر طريقت چه بر حقيقت، ما اقرار داديم در پيش محمد مصطفي هر كساني از اين سه چيز بيرون باشد ما از او جدا باشيم، نشانه ياري (احل حق بودن) همين است.[15]
13. ر. ك: سيري كوتاه در مرام اهل حق، ص 38.
14 بقره/181.
15 . اهل حق، ص 127.
+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 20:8 توسط ثنا
|