يهوديت با صهيونيسم چه فرقي داره ؟
يهوديت با صهيونيسم چه فرقي داره ؟
اواخر قرن 19 ميلادي به دعوت يه نويسنده يهودي به نام هرتزل، اولين کنگره بين المللي يهود درسويس برگزار شد و همونجا بود که صهيونيسم بدنيا اومد.
صهيونيسم که اسم خودشو از کوهي به نام صهيون ( بارگاه حضرت داود عليه السلام ) در اورشليم گرفته در اصل يه حزب سياسيه با عقايدي متعصب، نژاد پرست و توسعه طلب که خودشو مالک محدوده بين سويس تا ايران ميدونه.
اين تشکيلات گر چه ازتو شکم يهود بيرون اومده اما در انطباق کامل با آيين يهوديت نيست. رو همين حساب کلي از آدم حسابي هاي خودشون هم با اين گروه مخالفن و اعتقاد دارن بازگشت به سرزمين موعود ( اسراييل) بايد به کمک مستقيم خدا و به دست ماشيح ( عيسي مسيح عليه السلام ) که هنوز ظهور نکرده صورت بگيره نه به دست رجال سياسي و عوامل انساني.
عقايد اينا چي هست حالا ؟
براي شناخت افکار و عقايد صهيونيسم کافيه به بخشي از پروتکل هايي که توي مجالس فوق سري خودشون تصويب کردن يه نگاهي بندازيم. اين اسناد رو سال 1901 ميلادي يه باباي روسي با نفوذي نرم و نازک در تشکيلات يهود به دست آورد و چست و چابک منتشر کرد داد دست خلق الله. مردم هم نا مردمي نکردن زدن 10 هزار تا يهودي بدبخت رو کشتن. يهوديا که ديدن اوضاع ناجور شد ريختن هر چي کتاب بود خريدن و سوزوندن. ولي اين آقاهه از رو نرفت. انقدر چاپ کرد که ديگه يهوديا کم آوردن و بي خيال شدن و اين مدارک محرمانه، شهره آفاق شد. متن زير از ترجمه عربي کتاب به اسم الخطر اليهودي برداشت شده:
يک - براي ما هيچ حقي بدون اعمال زور وجود ندارد
دو_ اعمال نفوذ در نزد يهود مهمتر از مذهب است
سه_ طلا هميشه بايد در اختيار ملت اسراييل باشد
چهار_ با قدرت طلا بايد بر مطبوعات و افکار عمومي و حکومت کشورهاي دموکراسي دست يافت
پنج_ با اعمال نفوذ بايد مذاهب غير يهودي را کوبيد
شش _ براي پيشبرد اهداف ، ترور لازم است
هفت _ دريافت ماليات تصاعدي {نزول} از ملل مسيحي
هشت_ سياست هيچ وجه اشتراکي با اخلاق ندارد ... اخلاق و صفات نيک از معايب يک حکومت قوي و زورمند است ... تنها وسيله پيشرفت يهود زور است
نه _ مطبوعات به عنوان نمايندگان آزادي بيان و افکار عمومي ... قدرتي است در دست ما. بوسيله همين مطبوعات ... هر يک از قربانيهاي ما برابر هزاران قرباني مسيحي و مسلمان خواهد بود
ده _ بايد به افکار و اخلاق و تمايلات ملتها توجه کنيم تا در سياستگذاري اشتباه نکنيم
يازده _ ما مردم کشورها را به چنگال سفته بازان و محتکرين انداخته و درين هنگام ناگهان به عنوان قهرمان دست به سوي طبقه کارگر دراز ميکنيم و از آنها تحت عناوين سوسياليست، آنارشيست و ... براي براندازي حکومتها استفاده ميکنيم
دوازده _ با تحريک طبقه فقير جامعه، حکومت را مسئول بدبختيها قلمداد کرده و مستضعفان را به گرفتن انتقام از حاکمان ترغيب مينماييم
سيزده_ بايد ايمان به مذهب را در ملت مسيح و مسلمان ريشه کن کرد ... بايد افکار آنها را با صنعت و تجارت مشغول نمود ... با ايجاد بحران اقتصادي بوسيله بهره و نزول در بازار، جوامع و مردم تنفر فوق العاده اي نسبت به سياستهاي ملي و مذهبي ابراز خواهند کرد
چهارده _ ما ملت برگزيده خدا هستيم و بايد تمام معتقدات ديگران را از بين ببريم
پانزده _ با کودتايي که مقدمات آنرا فراهم خواهيم کرد حکومت يهود را برقرار مينماييم ... بايد کليه افرادي که عليه ما قيام کرده اند اعدام يا تبعيد شوند ... نبايد به کساني که درين راه قرباني ميشوند فکر کنيم ...