یا ابالفضل !  آقا جان !
 
حتی عاشق تو بودن هم برای من زیاد است

با تمام بزرگیت به این همه حقیر بودنم نگاه کن

وبا دستی که مثل همه ی داشته هایت از آن گذشتی

دستم را که به این دنیا چنگ زده بگیر

تو مفهوم هستی را تغییر داده ای

این روزها سیاه رنگ امید است

امید به عهدی دوباره

و خون پاک تر است از زلال اشک

و اسارت آزادی است

و مرگ رهایی و زندگی

تو به زندگی معنی می دهی

عشق شرمنده است از تفسیر رفتار تو

و گذشت محتاج سخاوت توست

غباری بودن در کوی تو اوج ارزشمندی است

کاش لایق عشق تو باشیم

کاش ...